عطار » الهی نامه » بخش هفدهم » (۱۱) حکایت مسلمان شدن یهودی وحال او
که گر دستم نداد آن روی دیدن
توانم بوی او باری شنیدن
عطار » الهی نامه » بخش بیستم » (۵) حکایت ایاز و درد چشم او
چنین گفت او که چه حاجت شنیدن
ندارم احتیاجی هم بدیدن
عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او
ندارم دیدهٔ روی تودیدن
ندارم صبر بی تو آرمیدن
عطار » بلبل نامه » بخش ۲۴ - آمدن سیمرغ به خدمت سلمیان و نموداری حال گفتن به بلبل
به تنهائی کجا خواهی رسیدن
به یاری میتوان منزل بریدن
عطار » اسرارنامه » بخش اول » بخش ۱ - المقالة الاولی فی التوحید
چو نتوانی بذات او رسیدن
قناعت کن جمال صنع دیدن
عطار » اسرارنامه » بخش دوازدهم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل
به هر سویی چرا باید دویدن؟!
به صد سو هیچ جا نتوان رسیدن
عطار » اسرارنامه » بخش بیست و دوم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل
مرا گر عمر بایستی خریدن
نبودی یک زمانم آرمیدن
عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن
خوشا از لعل او شکّر چشیدن
خصوصا گر بجان باید خریدن
عطار » خسرونامه » بخش ۲۳ - زاری هرمز در عشق گل پیش دایه
شب و روز از غم پرده دریدن
ندارم کار جز پرده تنیدن
عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی
خطا گفتم بتو نتوان رسیدن
که موری با تو نتواند پریدن
عطار » خسرونامه » بخش ۶۳ - آگاهی یافتن شاپور از آمدن فرّخ و گلرخ و گرفتاری گل و گریختن فرّخ
مگس چون شد شکر باید چشیدن
بصد جان یک شکر باید خریدن
عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۳ - آغاز سخن
منازل قطع کردن ره بریدن
شب وروز اندر آن وادی دویدن
عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۷ - در شرح عشق فرماید
بگوش او توان رازش شنیدن
بدوش او توان بارش کشیدن
عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۳۴ - در شرح کشف اولیاء
بخود نتوانی این ره را بریدن
بسر باید بر ایشان دویدن
عطار » هیلاج نامه » بخش ۶ - در اسرار عشق الهی فرماید
مرا مقصود جانانست دیدن
پس آنگه درکمال جان رسیدن
عطار » هیلاج نامه » بخش ۶ - در اسرار عشق الهی فرماید
سوم جز آنگهی معشوق دیدن
چهارم وصل آنگه سر بریدن
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۸ - در خلوت و عزلت ودیدار الوهیت گوید
طمع یکبارگی باید بریدن
ز خلق آنگه جمال شاه دیدن