سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۱۰۷ - تدبیر جمشید و خورشید برای عزیمت به چین
به خاور بین عروس خاوری را
به رخ مانند گلبرگ تری را
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۱۲ - نخل بیان فضیلت عشق بستن و شاخچه آغاز سبب نظم کتاب به آن پیوستن
به جان گشتم گرو فرمانبری را
نهادم رسم نو سحرآوری را
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۴۲ - تمنا کردن یوسف علیه السلام شبانی را به حکم آنکه هیچ پیغمبری نبوده است که شبانی نکرده است و مهیا ساختن زلیخا اسباب شبانی وی را
به حکم آنکه امت پروری را
شبان لایق بود پیغمبری را
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۶۰ - رفتن زلیخا در روز به بام قصر خویش و از آنجا نظاره بام زندان کردن و بر مفارقت یوسف ناله و زاری برداشتن
کند در دل چنان جا دلبری را
که گنجایی نماند دیگری را
سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۲۱ - رسیدن خبر فوت هرمز به خسرو و رفتن به مداین
فلک تا نفکند از تن سری را
به شاهی بر ندارد دیگری را
سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۲۴ - آگاهی یافتن بهرام چوبینه از وفات هرمز و بیرون آمدن او به خسرو
چو خسرو دید آن روی پری را
قران افتاد ماه و مشتری را
اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۳۵ - دلجویی و چاره سازی عنبر شمع را
چنان پی برده ام افسونگری را
که آدم در خط فرمان پری را
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۳۵ - در ستایش پنهان نمودن راز نهانی که آسایش دو جهانیست
نه از سر بازکردن سروری را
گزیدن رند بی پا و سری را
کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۳ - داستان سرکوبی و قتل ججهار سنکهه بندئله به سرداری اورنگ زیب پسر شاه جهان که بعد از وی بسلطنت نشست
بجا آورد حق مادری را
نمود از جوهرش بیجوهری را
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۹ - در مدح نورالدین جهانگیر پادشاه
ز خود بهتر شناسم هر خری را
مبادا بخت بد نیک اختری را
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۴۴ - آمدن راون در منزل ماریچ دیو و منع کردن ماریچ راون را از دشمنی رام
چنان آگه فسون ساحری را
که گوساله شمردی سامری را
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۴۸ - جنگ کردن جتایو با راون و کشته شدن جتایو به دست او و بردن او سیتا را به لنکا
ز کف بگذاشت موی آن پری را
وداعی داد جنگ سرسری را
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۶۵ - آمدن سگریو با لشکر خویش و فرستادن کسان خود هرچهار طرف از برای خبر سیتا
به هر جایی که یابی آن پری را
نشان جم نما انگشتری را
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۷۲ - دیدن هنونت سیتا را و آمدن راون به دیدن سیتا و جاسوسی گرفتن
گرفته یافت کیوان مشتری را
که در نگرفت افسونش پری را
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۸۰ - نمودن راون طلسم رام را به سیتا جهت فریب دادن او و زاری کردن سیتا و دلاسا دادن ترجنا او را
کمان آزار چون دادی پری را
وبال از قوس نبود مشتری را
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۵ - در تعریف خواجه شفیع نقاش
کشد چون صورت حور و پری را
درآرد جان به تن صورتگری را
حزین لاهیجی » مثنویات » چمن و انجمن » بخش ۲ - کف نیاز به دربار بی نیاز به دعا گشودن و گوهر مدعا از نیسان عطا ربودن
نمودی شرط، مسکین پروری را
رسانیدی به شاهی، لشکری را
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۱
ز دریای لطافت گوهری را
ز برج ماه روئی اختری را
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۴ - سرگذشت شیرین
به دانش کار بست افسون گری را
رهاند از قید شیشه آن پری را