گنجور

عطار » اسرارنامه » بخش چهارم » بخش ۱ - المقالة الرابعه

 

نخستین قطره باران سفر کرد

و از آن پس قعر دریا پر گهر کرد

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش چهارم » بخش ۱ - المقالة الرابعه

 

چو برگ تود از موضع سفر کرد

ز دیبا و ز اطلس سر به‌در کرد

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۳ - زاری هرمز در عشق گل پیش دایه

 

بسی بازار گلرخ تیزتر کرد

جهان عشق پر شور و شکر کرد

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۴ - رسیدن گل و هرمز در باغ و سرود گفتن با رباب

 

گهی با سیم کار او چو زر کرد

گهی با دوست دست اندر کمر کرد

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۸ - رسیدن نامهٔ گل به خسرو و زاری کردن او و رفتن در پی گل به اسپاهان

 

چنانش پای بند یک شکر کرد

که چون باید دل از دستش بدر کرد

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ

 

چو بشنید این سخن گلرخ نظر کرد

دل خود زان نظر زیر و زبر کرد

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۳۵ - عشرت كردن گل و خسرو باهم

 

سر از گهوارهٔ گردون بدر کرد

بخندید و جهانی پر شکر کرد

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۴۳ - آگاهی یافتن شاه اسپاهان از بردن هرمز گل را

 

چوباد از رهگذر حالی گذر کرد

برشه رفت و زان حالش خبر کرد

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۴۴ - رشك حسنا در كار گل و قصد كردن

 

بدریا رفت و در دریا سفر کرد

وزانجا نیز بر صحرا گذر کرد

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۴۹ - لشکر کشیدن قیصر و خسرو به جانب سپاهان

 

ز بیدادی آن شاهش خبر کرد

شه از خشمش جهانی را حشر کرد

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۰ - رزم خسرو با شاه سپاهان و كشته شدن شاه سپاهان

 

بزرگان را بخلعت نامور کرد

همه کار سپاهان معتبر کرد

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۱ - رفتن خسرو بدریا بطلب گل

 

زهر در پایگاهش بیشتر کرد

همه کارش بزر چون آب زرکرد

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۲ - از سر گرفتن قصّه

 

چو قیصر زاد از دریا گذر کرد

بسی شکر و سپاس دادگر کرد

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۶۶ - رسیدن خسرو و گل با هم و رفتن به روم

 

ز هر دستی بهردستی گذر کرد

بهر دستی که شد خونی دگر کرد

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۶۷ - باز رفتن بسر قصّه

 

هم اندر روز آهنگ سفر کرد

یکایک لشکر خود را خبر کرد

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۶۹ - سپری شدن کار خسرو

 

کسی ناگاه گلرخ را خبر کرد

که جانان تو جان بادادگر کرد

عطار
 

عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۳ - آغاز سخن

 

محبت چون که بر آدم اثر کرد

بکلی خویش را از خود بدر کرد

عطار
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۹
sunny dark_mode