عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۸ - در جواب دادن اکّافی قدّس سره هاتف غیب و اسرارهای نهانی یافتن فرماید
کریمیم و رحیم و بردباریم
کجا مر بندگان ضایع گذاریم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۴ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
قضا رفتست و ما تسلیم یاریم
فتاده این زمان در پای داریم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۵ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
من و تو این زمان دیدار یاریم
در این خلوت حقیقت پایداریم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۳ - پرسش از بایزید بسطامی که حق را کجا توان دید (ادامه)
کنون ای عقل اینجا راز داریم
یقین ما هر دو در دیدار یاریم
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۳۱
بیا کامروز شه را ما شکاریم
سر خویش و سر عالم نداریم
بیا کامروز چون موسی عمران
به مردی گرد از دریا برآریم
همه شب چون عصا افتاده بودیم
[...]
سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸
خداوندی چنین بخشنده داریم
که با چندین گنه امیدواریم
که بگشاید دری کایزد ببندد
بیا تا هم بدین درگه بزاریم
خدایا گر بخوانی ور برانی
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸۸ - کشیدن اجل، شمشیر الوقت سیف قاطع، بر سر تاجوران سر پر، و شهادت آن بهشتیان بر دست زبانی چند، و گزاردن تیغ بر سر ایشان به خبر مشهور، که «السیف محاء الذنوب»
کنون ما هم در آن هنجار کاریم
به هنجاری ازین بندت براریم
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹۸ - مصاف اول غازی ملک با لشکر دهلی به باد حملهای زیر و زبر کردن چنان لشکر
گر او مرد است، نی ما زن شماریم؟
که با چندین سپه تابش نداریم؟
شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۶ - در تحقیق نماز
اگر چه ما نمازی میگزاریم
ولی در وی حضور دل نداریم
سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۵۱ - نصیحت مهراب به جمشید
دمی با هم به کام دل برآریم
جهان را تا گذارد، خوش گذاریم
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۲۸ - عمر گذرانیدن زلیخا در مفارقت یوسف علیه السلام و تلهف و تأسف وی بر آن مدی اللیالی و الایام
بیا جامی که همت برگماریم
ز کنعان ماه کنعان را بیاریم
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۳۵ - رسانیدن مالک یوسف را علیه السلام به حوالی مصر و خبر یافتن پادشاه از آن و عزیز را به استقبال ایشان فرستادن
بگفتا ز آمدن فکری نداریم
ولی از لطف تو امیدواریم
اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۲
ما مست شراب وصل یاریم
پروای خود و جهان نداریم
در آئینه جمال خوبان
ما دیده بروی یار داریم
ما صورت غیر یار هرگز
[...]
هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۲ - در صفت توحید حضرت باری عزاسمه
الهی، گر چه از خود بیم داریم
ولی از رحمتت امیدواریم
وحشی بافقی » ناظر و منظور » نشستن شاهزاده بر تخت شهریاری و بلند آوازه گشتن در خطبهٔ کامکاری و در اختصار قصه کوشیدن و لباس تمامی بر شاهد فسانه پوشیدن
از این درها که ما در خاک داریم
بسا فریاد کز حسرت بر آریم
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۳ - در راز و نیاز با خداوند
بدیها در خودی خس پوش داریم
بده برقی که دود از خود برآریم
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۱۹ - گفتار در بیرون آمدن شیرین از مشکوی خسرو
نه آخر عزت داغ تو داریم
چرا زینگونه در پیش تو خواریم
شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش پنجم - قسمت اول
بیا تا دست از این عالم بداریم
بیا تا پای دل از گل برآریم
بیا تا بردباری پیشه سازیم
بیا تا تخم نیکوئی بکاریم
بیا تا از غم دوری از اندر
[...]
شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش پنجم - قسمت اول
بیا تا دست از این عالم بداریم
بیا تا پای دل از گل برآریم
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸ - قضا و قدر
چو غواصان بیا همت گماریم
که همچون گوهر از آبش برآریم