ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۱
طمع ندارم ازین پس زخلق جاه و محل
مگر به خالق و دادار خلق عز و جل
حرام را چو ندانستمی همی ز حلال
چو سرو قامت من در حریر بود و حلل
به طبع رفت به زیرم همی جهان جهان
[...]
ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۳۲
ایا بجود و بآزادگی بدهر مثل
جهان بکلک تو و کف تو فکنده امل
چگونه رنجه نباشم برنج تو ؟ که مرا
ز نعمت تو بود مغز استخوان بمثل
اگر ز فکرت تو دوش خواب خوش کردم
[...]
قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۸۳
ایا چراغ شهان جهان امیر اجل
بدست مایه پیروزی و بتیغ اجل
بابر و دریا ماند بنانت گاه سخا
ببرق و صاعقه ماند سنانت گاه جدل
بدانش ودهش و جود و داد و دولت و دین
[...]
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۲ - مدح امیر ابوالفرج نصر بن رستم
خجسته بادا بر خواجه عمید اجل
خجسته عید رسول خدای عزوجل
عماد ملک و ملک بوالفرج مفرج غم
که هم عماد جلالست و هم عمید اجل
اساس نصرت نصربن رستم آن که به دوست
[...]
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۷ - یکی از بزرگان را ستاید
زهی به مهتری اندر ز مهتران اول
چو از کواکب کیوان چو از بروج حمل
کمال وصف تو جستم خرد چه گفت مرا
مجوی ثانی او چون خدای عزوجل
اگر نبودی اوصاف تو کجا هرگز
[...]
مسعود سعد سلمان » توصیفات » شهرآشوب » شمارهٔ ۴۶ - سبل چشم خویش را گوید
ز بس که در غم هجرت ز دیده ریزم آب
به دیدگان من ای دوست راه یافت خلل
سبل گرفت مرا دیده و تو می گویی
به غمزه برگیر از روی دو دیده سبل
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۱۵ - ستایش پادشاه
به شهر مکه به امرت روند سوی غزا
به روم و زنگ به نامت کنند جامه عمل
عمعق بخاری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲ - در نکوهش اغل نام
دهانت، ای اغل، گنده ریش، گنده بغل
همی کند همه شب گوه سگ به دندان حل
همه جهان زره کون همی ریند و تو باز
گه از دهان ریی و گه ز کون و گه ز بغل
به پیش شاه چنانی که پیش آدم دیو
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۱ - در مدح وزیر
همه سلامت آن باد کو بجان و بدل
خوهد سلامت احوال صاحب عادل
همه مراد کسی باد حاصل از عالم
که او مراد ورا خواهد از جهان حاصل
زمانه بنده اقبال صاحب است بدان
[...]
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۶ - در مدح صدر اجل ابوالفتوح محمد قوام الدین هنگام مسافرت حج
هزار منت و شکر خدای عز و جل
که سوی صدر خرامید باز صدر اجل
امام مشرق و مغرب قوام دین خدای
ابوالفتوح محمد سپهر مجد دول
گزیده طالع و طلعت ستوده سیرت و طبع
[...]
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - مدح ملک اعظم اسپهبد مازندران
منم زمحض سخایت چو کعبه دردنیا
ندیده ذال سؤال و نداده ابرامت ذل
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۴ - شکایت از روزگار
ز نور عقل مرا چشم بخت شد تیره
که جرم شمع هم از نور ئل فرو پالوددل
مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ملمعات » شمارهٔ ۱۹
یا صاح قد صاح دیک الصبح فاستعجل
مدامة مثل عین الشمس یستقبل
بیاور ای می و ماه از لب و رخ تو خجل
میی که قوت روان آمدست و قوت دل
واسقنی صرفها من وسط باطیة
[...]
مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ملمعات » شمارهٔ ۴۰
الراح الراح یا سؤلی یا املی
فالنور غاب و خاض النوم فی المقل
تویی که در همه عالم به حسن بی بدلی
می چو گل ز تو خواهم که لعبت چگلی
و اوقد الشمع من خدیک حین بدا
[...]
مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ملمعات » شمارهٔ ۴۰
الراح الراح یا سؤلی یا املی
فالنور غاب و خاض النوم فی المقل
مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ملمعات » شمارهٔ ۴۰
و اوقد الشمع من خدیک حین بدا
کالبدر فی الثور او کالشمس فی الحمل
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۹۸- سورة البینة (لم یکن)- مکیة » النوبة الثالثة
بیار پور مغانه، بده بپور مغان
که روستم را هم رخش روستم کشدا.
و لوجهها من وجهها قمر
و لعینها من عینها کحل.
ادیب صابر » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۴
دهان خزینه گوهر شده ست و گوش صدف
زنظم و نثر تو ای خواجه امام اجل
گه روایت شعر تو راویان تو را
همه دهان ز گهر باشد و زبان ز عسل
گر آسمان برین خوانمت روا باشد
[...]
سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۴ - در مدح منتخب الملک ابوعلی حسن گوید
طلوع خسرو سیارگان به برج حمل
خجسته باد ابر خواجه عمید اجل
یگانه منتخب ملک شاه و تاج خواص
که برگزید ز خلقش خدای عز و جل
جمیل نام ونشان و سدید قول و قلم
[...]
ظهیر فاریابی » قصاید » شمارهٔ ۵۱
نماز خفتن بیگاه،مست لا یعقل
درآمد از درم آن ماه روی مهر گسل
همه شمایل دیوانگان گرفته و لیک
به زیر هر خم زلفش روان صد عاقل
ز بهر عربده خود را خراب کرده و من
[...]