گنجور

 
مجیرالدین بیلقانی

یا صاح قد صاح دیک الصبح فاستعجل

مدامة مثل عین الشمس یستقبل

بیاور ای می و ماه از لب و رخ تو خجل

میی که قوت روان آمدست و قوت دل

واسقنی صرفها من وسط باطیة

فی حضرة الملک الموصوف بالعدل

چه چیز خوشتر از آن در جهان که باده خورد

خدایگان جهان ارسلان بن طغرل

 
 
 
هجویری

واصْبَحْتُ یَوْمَ النَّفْرِ و العیسُ تَرْحَلُ

وَکانَ حُدَی الحادی بِنَا و هُوَ مُعْجِلُ

اُسائِلُ عَنْ سلمی فَهَلْ مِنْ مُخَبِّرٍ

بسانَّ له علماً بها أیْنَ تنزلُ

لَقَد اَفْسَدَتْ حجّی و نُسْکی و عُمرتی

[...]

ناصرخسرو

طمع ندارم ازین پس زخلق جاه و محل

مگر به خالق و دادار خلق عز و جل

حرام را چو ندانستمی همی ز حلال

چو سرو قامت من در حریر بود و حلل

به طبع رفت به زیرم همی جهان جهان

[...]

ازرقی هروی

ایا بجود و بآزادگی بدهر مثل

جهان بکلک تو و کف تو فکنده امل

چگونه رنجه نباشم برنج تو ؟ که مرا

ز نعمت تو بود مغز استخوان بمثل

اگر ز فکرت تو دوش خواب خوش کردم

[...]

قطران تبریزی

ایا چراغ شهان جهان امیر اجل

بدست مایه پیروزی و بتیغ اجل

بابر و دریا ماند بنانت گاه سخا

ببرق و صاعقه ماند سنانت گاه جدل

بدانش ودهش و جود و داد و دولت و دین

[...]

مسعود سعد سلمان

خجسته بادا بر خواجه عمید اجل

خجسته عید رسول خدای عزوجل

عماد ملک و ملک بوالفرج مفرج غم

که هم عماد جلالست و هم عمید اجل

اساس نصرت نصربن رستم آن که به دوست

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه