×
فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۱۰
چنین درد و سختی بسی دیدهام
که روزی ز شادی نپرسیدهام
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۰۴ - پرسشی دیگر از برهمن
برهمن ز کس گفت نشنیده ام
من اش همچنان استخوان دیده ام
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۴۷ - گفتار اندر نامه نوشتن فرامرز برکید هندی(و) رفتن گستهم در هند
ز نیروی یزدان نپیچیده ام
چنین رزم من بی شمر دیده ام
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۰۳ - خواب دیدن زال و سخن گفتن با رستم
بدو گفت خوابی عجیب دیده ام
کزآن گونه خوابی نه بشنیده ام
سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۲ - حکایت در تدبیر و تأخیر در سیاست
ز خصمت همانا که نشنیدهام
نه آخر به چشم خودم دیدهام؟
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۸۴
چو نام تو در نامهای دیدهام
به نامت که بر دیده مالیدهام
به یاد زمینبوس درگاه تو
سراپای آن نامه بوسیدهام
ز نام تو آن نامه نامدار
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۰
چو نام تو در نامه ئی دیده ام
بنامت که بر دیده مالیده ام
بیاد زمین بوس درگاه تو
سراپای آن نامه بوسیده ام
زنام تو وان نامه ی نامدار
[...]
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۳۵ - درخواب دیدن سام، پریدخت را
ز نقش رخت نسخهای دیدهام
چه نقشی که مثل تو نشنیدهام
۱
۲