گنجور

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۶۶ - شگفتی جزیرۀ بند آب

 

ز چه سار زنجیری آویخته

همه زرّ و با گوهر آمیخته

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۷ - جنگ در شب ماهتاب

 

به هم نور و تاریکی آمیخته

چو دین و گنه درهم آویخته

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۰ - بازگشتن گرشاسب و دیدن شگفتی‌ها

 

برابرش میلی بد انگیخته

از آن میل طبلی در آویخته

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۶ - پذیره شدن شاه روم گرشاسب را

 

قفس ها ز هرشاخی آویخته

در او مرغ دستان برانگیخته

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۸ - نامه گرشاسب به فغفور چین

 

یکی گرزن از گوهر آمیخته

ز بالای تختش درآویخته

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۱ - داستان قباد

 

بدیدش ز شاخی در آویخته

ز سر مغز و خون بر زمین ریخته

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۰ - خبر یافتن فریدون از آمدن نریمان

 

ز کافور شمامها ریخته

تل عود و آتش برآمیخته

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۲

 

به پرواز مرغان برانگیخته

ز هر یک دگر شعری آویخته

اسدی توسی
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۳ - برداشتن فرامرز،گنج گرشاسب را

 

بسی دید هر جایگه ریخته

به هر یک به دیگر برآمیخته

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۸۳ - داستان سه فرزانه

 

زباد خزان،گل فرو ریخته

زخون،زعفران،ژاله بربیخته

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۵۷ - دیدار آتبین با فرستاده ی سلکت

 

دو تن دید شوری برانگیخته

به مردی جوان اندر آویخته

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۲۷۸ - کارزار کوش پیل دندان با سیاهان بجّه و نوبی

 

یکی پوست کنده برآویخته

یکی را پی و استخوان ریخته

ایرانشان
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۵ - در سابقهٔ نظم شرفنامه

 

مگر گردد آن زر بدین ریخته

خود این زر بدان زر شد آمیخته

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۶ - در حسب حال و انجام روزگار

 

گیا بینی از خاکم انگیخته

سرین سوده پایین فرو‌ریخته

نظامی
 
 
۱
۲
۳
۴
۷
sunny dark_mode