×
حکیم نزاری » مثنوی روز و شب » بخش ۱۱ - پیغام چهارم شب به خورشید
بانگ کوس سحر چو برخیزد
هرکس از جفت خویش بگریزد
اوحدی » جام جم » بخش ۱۰۶ - در تحقیق دل و نفس به مذهب اهل سلوک
مریم از آسمان بنگریزد
عیسی از آسمان نپرهیزد
اوحدی » جام جم » بخش ۱۱۹ - در ذکر معاد و تجرد کلی
باز فرمان رسد که: برخیزد
تن به جان، جان بتن درآویزد
ابن یمین » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ٩ - مثنوی مجلس افروز
عشق در هر که شوق انگیزد
خون دل از دو دیده اش ریزد
ابن یمین » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ٩ - مثنوی مجلس افروز
عشق هر جا که آتش انگیزد
بیگنه خون عاشقان ریزد
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل دوم » بخش ۵ - تحقیق
سه در سه عداوت انگیزد
چاردر چار با هم آمیزد
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل سوم » بخش ۲ - عین الیقین
نقل و تحویل حاجت انگیزد
نانشسته چگونه برخیزد
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل سوم » بخش ۶ - حکایت
حق و باطل بهم نیامیزد
سایه از آفتاب بگریزد
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل سوم » بخش ۱۳ - حکایت
ز اهل سنت چو دیو بگریزد
همه با دیو مردم آمیزد
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب چهارم » فصل دوم » بخش ۵ - الضلال المبین
گر خیال زمانه برخیزد
ازلت با ابد درآمیزد
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۵
نور با نور خوش در آویزد
آب با آب خوش درآمیزد
موج با بحر چون یگانه شود
این دوئی از میانه برخیزد
چشم مستش که فتنه انگیز است
[...]
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۷ - در خطاب زمین بوس حضرتی که نقش خاتم نبوتش خاتم النبیین است و طراز خلعت رسالتش سیدالمرسلین صلی الله علیه و آله و سلم
هر گیاهی کز آن زمین خیزد
نافه در جیب یاسمین ریزد
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۳۵ - امام شافعی گفت عمری گرد صوفیه گردیدم از ایشان دو سخن پسندیده شنیدم. یکی آنکه الوقت سیف قاطع و دیگر آنکه ان من العصمة ان لا تقدر
لطف حق دیگری برانگیزد
که به یک حمله خونشان ریزد