×
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قطعات (گزیدهٔ ناقص) » شمارهٔ ۱۶
ای دلارای روزن زندان
دیدگان را نعیم جاویدی
بیمحاق و کسوف بادی از آنک
شب مرا ماه و روز خورشیدی
همه سعدم تویی از آن که مرا
[...]

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۳۴ - خطاب به روزن زندان
ای دلارای روزن زندان
دیدگان را نعیم جاویدی
بی محاق و کسوف بادی زآنک
شب مرا ماه و روز خورشیدی
همه سعدم تویی از آنکه مرا
[...]

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۸ - التمثیل فی اصحاب تمنّی السوء
گفت هرگز تو زغفران دیدی
یا جز از نام هیچ نشنیدی

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثانی: فی الکلام ذکر کلام الملک العلّام یسهل المرام » بخش ۲ - ذکر جلال قرآن
گر ترا هیچ اهل آن دیدی
آن نقاب رقیق بدریدی

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۳۳ - در صفت جاهجویان و زر طلبان و درویشان صورت گوید
سر و ریش ار در آینه دیدی
رو که بر روی آینه ریدی

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۳۹ - در مذمّت خدمت مخلوق گوید
گر خدا را چنان پرستیدی
از خدا هرچه خواستی دیدی

حکیم نزاری » مثنوی روز و شب » بخش ۲۱ - اظهار بندگی کردن شاعر در پیشگاه شاه
برکشیدی مرا و بگزیدی
ملک دادی و مال بخشیدی

اوحدی » جام جم » بخش ۷۸ - باب دوم در معاش و احوال آخرت و در آن چند سخنست اول در جد و جهد و توجه اصلی
گر چه بر خویش بد پسندیدی
نتوان رفت راه نومیدی

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۳
سالکی را که دید پیوسته
اربعینی نشسته در عیدی
گفته شد نام ماهرخساری
که جهانرا بروی ما دیدی

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۵۴ - قال رسول الله صلی الله علیه و سلم احثواالتراب فی وجوه المداحین: کذا فی صحیح المسلم رحمة الله علیه و فیه ایضا مدح رجل عند النبی صلی الله علیه و سلم. قال صلی الله علیه و سلم: ویحک قطعت عنق صاحبک
مدحت یار خویش بگزیدی
گردن یار خویش ببریدی

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۸ - حکایت
چون لبش در فسون بجنبیدی
بر خود افسونگران بلرزیدی

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۵۲ - رفتن معتمر دنبال آواز نالنده بار دوم و یافتن عیینه
وانچه از من شنیدی و دیدی
موجب آن ز من بپرسیدی

۱
۲