بخش ۳۳ - در صفت جاهجویان و زر طلبان و درویشان صورت گوید
وین گروهی که نو رسیدستند
عشوهٔ جاه و زر خریدستند
سرِ باغ و دل زمین دارند
کی دل عقل و شرع و دین دارند
ماهرویان تیره هوشانند
جاهجویان دین فروشانند
همه جویای کین و تمکین را
همه کاسه کجا نهم دین را
همه رعنای و سر تهی تازند
کور زشت و کر خرآوازند
باد و بوشی برای حرمت و فرع
بل غرام و بهانهشان بر شرع
همه باز آشیان شاهین خشم
همه طوطی زبان کرگس چشم
به جدل کوثر و به علم ابتر
به سخن فربه و به دین لاغر
با فراغند و بی فروغ همه
گه دریغند و گه دروغ همه
آنچه نیک از حدیث، بگذارند
وآنچه باشد شنیع، بردارند
همه چون استرند تند و حرون
گاو تقطیع از درون و برون
دعوتی ساخت یک تن از همهشان
چون بترسید گرگ از رمشان
چون نهادند خوان برِ اخوان
گفت یک تن ز مجمع ایشان
گرچه خوان هست نان نمیبینم
ورچه تن هست جان نمیبینم
همه از جهد و جود پرهیزند
همه از علم و حلم بگریزند
سرِ بدره گرفته زیر بغل
که کهام خواجه و امام اجل
کرده با جانشان بسی جفتی
نز پی دین برای ای مفتی
در سرِ آنکه زیر پای شود
تا که بیجان و ژاژخای شود
گشته گویان ز بغض یکدیگر
کین فلان ملحد آن فلان کافر
همه از راه صدق بیخبرند
آدمی صورتند لیک خرند
مکتب شرع را ندیده هنوز
به در عقل نارسیده هنوز
همه دیوان آدمی رویند
همه غولان بیرهی پویند
معنی دیو چیست بیدادی
تو به بیدادیش چرا شادی
همه ز آواز خود بپرهیزند
از همآواز خویش بگریزند
همه در راه آن جهانی کور
بندهٔ خورد و خفت همچو ستور
همه براکل و بر جماع حریص
آزشان کرده سال و مه تحریص
همه گشته نفایه سیم دغل
آنکه گفتش خدای بل هم اضل
همه خونخوار و آز ور چو مگس
همه فرزین به کجروی و فرس
همه جویای کبر و تمکیناند
همه قلب شریعت و دیناند
به خدا ار به شرع ره دانند
بیخبر از حیات دو جهانند
زندگیشان بتر ز مرگ بُوَد
مرگ را زان کسان چه برگ بُوَد
چون کمیز شتر ز بازیشان
رنجه دارند همچو خرمگسان
داده فتوی به خون اهل زمین
از سرِ جهل و حرص و از سر کین
همه در دست یک رمه رعنا
همچو شمعند پیش نابینا
همه بسیار گوی کم دانند
همه چون غول در بیابانند
در سخن چون شتر گسسته مهار
چون شترمرغ جمله آتشخوار
دیو ز افعالشان حذر کرده
آنچه او گفته زان بتر کرده
در نفاق و خیانت و تلبیس
درگذشته به صد درک ز ابلیس
مال ایتام داشته به حلال
خورده اموال بیوه و اطفال
هیچ نا یافته ز تقوی بوی
تهی از آب مانده همچو سبوی
پسِ دیوار کعبه خر گایند
ور دهی تیز غسل فرمایند
گر به چرخ این سگان برآیندی
دختر نعش را بگایندی
همه در علم سامری وارند
از برون موسی از درون مارند
پرده در گشته آن که این فهمست
زورعوا خوانده آن که این سهمست
همه رشوت خرند و قاعدهگر
زیربارند و خوار همچون خر
از پی مال و جاه بیفردا
همه یوسف فروش نابینا
پرده در همچو راز غمّازان
بینمازان بیهده تازان
بنهند ار جهند ازین زشتی
پای بر فرق بحر چون کشتی
ریختی آب رویت از پی نان
ای لت انبان کجاست دست اشنان
زان بمانده است خیره در پس در
خواجهٔ گاو سار همچون خر
بهرهٔ علم تو نیابد کس
زانکه از علم نام داری و بس
صبر و جودش به رغم مردم کوی
روز و شب دوستدار دشمن روی
تو چه مردان قوّت و قوتی
مرد سنبیدنی و سنبوتی
تو چه مرد کناری و بوسی
مرد زرقی و یار سالوسی
سر و ریش ار در آینه دیدی
رو که بر روی آینه ریدی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که به نقد و توصیف گروهی از افراد میپردازد که بهظاهر با ایمان و دیندارند، اما در باطن به دنبال جاه و ثروت هستند. آنها به جای پیروی از اصول دین و عقل، در جستجوی قدرت و انتقام یکدیگرند. شاعر این افراد را با صفات زشت و ناپسند توصیف میکند و به نفاق و خیانت آنها اشاره دارد. همچنین، اشاره میشود که این افراد از علم و آگاهی واقعی بیبهرهاند و به دنبال منافع دنیوی خود هستند. در نهایت، متن به توصیف افرادی میپردازد که اخلاق و تقوای واقعی را فراموش کردهاند و تنها به ظواهر اکتفا میکنند.
هوش مصنوعی: این افرادی که از راه رسیدهاند، به خاطر قدرت و ثروت به خود میبالند و طنازی میکنند.
هوش مصنوعی: در ابتدای باغ، زمین وجود دارد؛ آیا عقل، دین و اخلاق هم در دل انسان وجود دارند؟
هوش مصنوعی: زیبا رویان، افرادی هستند که درک و فهم زیادی دارند و کسانی که به دنبال مقام و مال دنیا هستند، دین را به نفع خود تفسیر میکنند.
هوش مصنوعی: همه کسانی که به دنبال دشمنی و تسلیم شدن هستند، من چگونه میتوانم دین را در کاسهای قرار دهم؟
هوش مصنوعی: همه زیباها و سران خالی، بیخبر از عیبهای خود، مثل یک خر در حال آواز خواندن هستند.
هوش مصنوعی: باد و بوشی برای حرمت و فرع به معنای این است که در برخی موارد، میتوان به خاطر حرمت و احترام به مسائل فرعی، از اصول و قوانین اصلی چشمپوشی کرد. در واقع، برخی افراد به بهانههای مختلف ممکن است از انجام کارهایی که به اصول شرعی یا قانونی مربوط میشود، دوری کنند.
هوش مصنوعی: همه موجودات برای زندگی و آرزوهای بزرگ تلاش میکنند، اما برخی مانند طوطی فقط حرف میزنند و توانایی دیدن واقعیتهای مهم را ندارند. در حالی که شاهینها که نماد قدرت و خشمند، در پی آشیانهای مطمئن و پر از آرامش هستند.
هوش مصنوعی: این بیت به مقایسهی ویژگیهای مثبت و منفی میپردازد. در آن، به طراوت و فراوانی معرفت و دانش اشاره میشود، همچنین از سخنانی پرمحتوا و دین و اندیشهای اشاره میکند که ممکن است کمعمق و ضعیف باشد. در کل، این بیت به تناقضات میان علم و معرفت و همچنین ضعف در دین و گفتار اشاره دارد.
هوش مصنوعی: همه در زمانهای خوشی و ناراحتی، بیخبر از حقیقت و روشنایی هستند و گاهی احساس پشیمانی و گاهی هم دروغ میگویند.
هوش مصنوعی: هر چیزی که خوب و شایسته است، باید حفظ و نگهداری شود و آنچه ناپسند و زشت است، باید کنار گذاشته شود.
هوش مصنوعی: همه مانند الاغی هستند که به سرعت در حال حرکتاند و مانند گاوی که از درون و بیرون تقسیم شده است، در وضعیت نامطلوبی به سر میبرند.
هوش مصنوعی: یک نفر از الجمع برای کمک دعوتی ترتیب داد، زیرا که گرگ از ترس آنها فرار کرد.
هوش مصنوعی: روزیکه سفرهای برای دوستان پهن کردند، یکی از آن جمع گفت:
هوش مصنوعی: اگرچه سفره پر از خوراک است، ولی من نان نمیبینم و هرچند که بدن وجود دارد، اما من جان و روح را نمیبینم.
هوش مصنوعی: همه از تلاش و بخشندگی فاصله میگیرند و از دانش و صبر دور میشوند.
هوش مصنوعی: دستمالی را زیر بغل گرفتهام و به خود میگویم که من چه کسیام، یک بزرگمرد و مقامدار نیکو.
هوش مصنوعی: افراد زیادی برای دین خود با تمام وجود تلاش کرده و زحمت کشیدهاند، ای مفتی.
هوش مصنوعی: در ذهن کسی که زیر پا قرار میگیرد، تا زمانی که بیجان و بیفایده شود.
هوش مصنوعی: افراد به خاطر نفرتی که از یکدیگر دارند، دربارهی همدیگر بدگویی میکنند و به یکدیگر نسبت کفر و الحاد میدهند.
هوش مصنوعی: همه از حقیقت و راستگویی بیخبرند، انسانها فقط ظاهری دارند و در واقعیت دچار اشتباه و بیخبری هستند.
هوش مصنوعی: هنوز به درک و فهم درست از اصول دینی نرسیدهای و عقل تو هنوز به بلوغ کافی نرسیده است.
هوش مصنوعی: تمامی دیوانگان انسان همچون غولهایی هستند که در بیابانهای دور دستیابی میکنند.
هوش مصنوعی: این بیت به بررسی مفهوم دیو و ظلم میپردازد و میپرسد که چرا تو از بیدادگری آن دیو خوشحال هستی. در واقع، دیو به عنوان نماد ظلم و ستم معرفی شده و این سوال به نوعی به اعتراض نسبت به شادی در شرایط ناعادلانه اشاره دارد.
هوش مصنوعی: همه از صدای خود فرار کنند و از همصدایی با دیگران دوری جویند.
هوش مصنوعی: همه در مسیر دنیای دیگر، کور و نادان هستند و مانند چهارپایان به دنبال لذت و خواب میگردند.
هوش مصنوعی: همه انسانها با ولع و اشتیاق به جمعآوری و بهرهبرداری از نعمتها و داشتههای خود مشغولند و سال و ماه را نیز در این مسیر تلاش و کوشش میکنند.
هوش مصنوعی: همه چیز در بیوفایی و فریبکاری خلاصه شده است و حتی کسی که خود را خدا مینامد، از آنها هم گمراهتر است.
هوش مصنوعی: تمامی موجودات مانند مگس به خونریزی و آز میپردازند و همه به نادرستی و انحراف گروهی از مسیر درست حرکت میکنند.
هوش مصنوعی: همه به دنبال قدرت و بزرگی هستند و در حقیقت، همگی در دل خود با آموزههای دین و شریعت ارتباط دارند.
هوش مصنوعی: اگر به حقیقت و اصول دینی آگاهی داشته باشند، اما از زنده بودن در دو عالم غافل باشند، به خدا قسم، این افراد ناداناند.
هوش مصنوعی: زندگی برخی افراد به قدری دردناک و مشکل است که حتی مرگ برای آنها بهتر از زندگی به نظر میرسد. برای آنها، زندگی به اندازهای دشوار است که مرگ هم چیزی برای از دست دادن ندارد.
هوش مصنوعی: وقتی شتر از بارش خسته میشود، مانند خرطومهای کوچک و زحمتکش خود را به دردسر میاندازد.
هوش مصنوعی: بعضی افراد به دلیل نادانی، طمع و دشمنی خود، فتواهایی میدهند که به کشتن بیگناهان منجر میشود.
هوش مصنوعی: تمام افراد در زیر نظر یک گروه جذاب و زیبا، مانند شمعهایی هستند که در برابر یک فرد نابینا قرار دارند. این افراد در واقع تحت تأثیر و هدایت آن گروه قرار دارند، اما نابینا به آنها توجهی ندارد.
هوش مصنوعی: همه افراد زیادی صحبت میکنند، اما از حقیقت کم میدانند و مانند غولی هستند که در بیابان سرگردان است.
هوش مصنوعی: اگر در سخن و گفتگو مانند شتر، که مهار را گسسته و بیقید است، عمل کنیم، آنگاه مانند شترمرغ خواهیم شد که همه چیز را میبلعد و آتش را نیز نمیترسد.
هوش مصنوعی: به خاطر کارهای آنها، دیوان از آنها دوری میکنند و به همین دلیل آنچه که او گفته، ترسناکتر شده است.
هوش مصنوعی: در فریب و نفاق و خیانت، افرادی هستند که حتی از ابلیس هم بدترند.
هوش مصنوعی: دارایی یتیمان را به حلال خوردهام و ثروت بیوه و فرزندان را حفظ کردهام.
هوش مصنوعی: هیچ چیز از تقوا و پرهیزکاری بدون تلاش و کوشش پیدا نمیشود، مثل ظرفی که بدون آب مانده و خالی است.
هوش مصنوعی: در پشت دیوار کعبه، برخی از افراد رفتارهای ناپسند انجام میدهند و اگر به آنها اجازه بدهی، به سرعت در نظر خود پاکسازی میکنند.
هوش مصنوعی: اگر به آسمان این نگهبانان صعود کنی، دختر مرده را مورد تجاوز قرار میدهند.
هوش مصنوعی: همه ظاهراً به دانش و علم مشغول هستند، اما در عمق وجودشان مانند مار فریبنده هستند، در حالی که موسی، به عنوان نماد حق و حقیقت، در باطن خود دارد.
هوش مصنوعی: پرده کنار رفته و آشکار شده است آن که این را میفهمد. او کسی است که سهم و نصیبش از این امر مشخص است.
هوش مصنوعی: همه به نوعی رشوهخواری میکنند و به قوانین تن میدهند، اما مانند الاغ خوار و پست هستند.
هوش مصنوعی: همه، برای دنبال کردن ثروت و مقام، مانند یوسففروشان کور به راه افتادهاند و فردا هیچ نمیدانند.
هوش مصنوعی: پردهای که به رازهای پنهان اشاره دارد، در حالی که افرادی که هیچ نشانهای از خود نشان نمیدهند، به طور بیهدف و بیهوده در حال حرکت و تلاشاند.
هوش مصنوعی: اگر از زشتیها بگذرند و بر تلخیهای زندگی پا بگذارند، مانند کشتیای که بر روی آب دریا حرکت میکند، میتوانند به موفقیت و زیبایی دست یابند.
هوش مصنوعی: آب بر روی تو ریختن به خاطر نانی است، ای کیسه ای که نان در آن است، دستان آشنا کجاست؟
هوش مصنوعی: او در پشت در، به طور متعجب و حیرتزده به خواجه گاو ساری نگاه میکند، مانند یک الاغ.
هوش مصنوعی: هیچ کس از دانش تو بهرهای نخواهد برد، زیرا فقط نامی از علمات داری و بس.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه مردم در اطرافش به بدی و دشنام میزنند، او با صبر و بخشش خود همواره به دوستی و محبت ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: تو چه انسانهای نیرومندی هستی، که قدرت تو به اندازهای است که به خوبی میتوانی از خود دفاع کنی و در برابر چالشها ایستادگی کنی.
هوش مصنوعی: تو چه انسانی هستی که در کنار من ایستادهای و من در عوض، به تو مردی پر از زرق و برق و دوستی ریاکارانه را معرفی میکنم.
هوش مصنوعی: اگر در آینه خودت را دیدی و روی آن آینه کاری انجام دادی، بدان که این کار نادرست است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.