گنجور

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۴۹

 

عاشقم بر نجیبک منده

آن اجل غمزه امل خنده

آنکه عاشق کشد بغمزه و ناز

کند از خنده مرده را زنده

آن بت شوخدیده کز رخ اوست

[...]

سوزنی سمرقندی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۳ - دیدن بهرام صورت هفت پیکر را در خورنق

 

او در آن لعبتان شکر خنده

و‌آن‌همه پیش او پرستنده

نظامی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۷ - پاسخ دادن بهرام ایرانیان را

 

بامداد‌ان دو شیر غرنده

خورشی در شکم نیاکنده

نظامی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۵ - صفت بزم بهرام در زمستان و ساختن هفت گنبد

 

راح گلگون چو گلشکر خنده

پخته گشته در آتش زنده

نظامی
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۹۷ - وله ایضا

 

ای دل و جان بیاد تو زنده

همه فانی تو حیّ پاینده

ای ز نعت صفات لم یزلت

فکر انسان سپر بیفکنده

اعتقادات اهل باطل را

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

عراقی » عشاق‌نامه » فصل دوم » بخش ۵ - مثنوی

 

زد چو طوطی یکی شکرخنده

گفت: ذوقت مزید و پاینده

عراقی
 

عراقی » عشاق‌نامه » فصل سوم و چهارم » بخش ۱ - سر آغاز

 

بن و بیخ خیال برکنده

گشته آزاد و هم چنان بنده

عراقی
 

عراقی » عشاق‌نامه » فصل نهم » بخش ۴ - حکایت

 

بود نزدیک شیخ سوزنده

منقلی پر ز آتش آکنده

عراقی
 

سعدی » گلستان » باب پنجم در عشق و جوانی » حکایت شمارهٔ ۲

 

خواجه با بندهٔ پری رخسار

چون در آمد به بازی و خنده

نه عجب کاو چو خواجه حکم کند

واین کشد بار ناز چون بنده

سعدی
 

سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۳ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

صلح با جنگ و گریه با خنده

گه بترتیب و گه پراکنده

سلطان ولد
 

سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۲۸ - رجوع ولد به قونیه در رکاب شمس‌الدین

 

تو یقین خواجه‌ای و من بنده

بلک جانی و از توام زنده

سلطان ولد
 
 
۱
۲
۳
۴
۷
sunny dark_mode