بخش ۴۳ - در بیان آنکه چون اولیا را دیده باز شود نشانش آن باشد که صورت غیبی ببینند به چشم سر و آوازها شنوند به گوش سر چنانکه اهل جسم در خواب شهرها و باغها و مردم گوناگون میبینند، اولیاء نیز در بیداری خواب بینند همچو مریم که جبرئیل را بیدار به صورت جوانی دید و لوط علیهالسلام فرشتگان را به صورت امردان و همچنان جمله به صور مختلفه مشاهده کردند
آن گروهی که زنده از دینند
همه بیدار خواب میبینند
طفل در خواب میبیند نان
زانکه مقصود اوست آن به جهان
هرچه آید به خاطرت بیدار
گه خوابت همان شود دیدار
عکس تو اهل دل به بیداری
خوابها دیده در ره باری
رفته بی کاروان و مرکب و ساز
طرفة العین در دمشق و حجاز
با تو بنشسته هر دو چشمش باز
شهرها دیده چون ری و ابخاز
کوه و صحرا و کشتی و دریا
مهر و ماه و نجوم و ارض و سما
انبیای گذشته را بیند
صد چنین ارض و صد سما بیند
نی که جبریل همچو شخص جوان؟
خود به مریم نمود ناگاهان
مریم از وی گریخت چونش دید
بود مستوره زو قوی ترسید
گفت با مریم او «ز من مهراس
ملکم من، ببین مرا بشناس
حق مرا امر کرد تا بدمم
از ره آستینت روح دمم
تا شوی حامل مسیح مرم»
گفت در دم درون من ز کرم
بی توقف در او دمید آندم
تا که شد حامله از او مریم
بعد نه ماه آن پسر را زاد
وانگهانش به گاهواره نهاد
جمله خویشان شدند جمع بر او
که بُدی بکر و عابد و حقجو
از تو این کار بد بدیع نمود
نام تو پیش خلق نیکو بود
سربلندی ما کنون شد پست
مینگویی که این چه واقعه است؟
کرد اشارت کز ین پسر پرسید
بد مگویید اگر خداترسید
همه گفتند طفل نوزاد است
کی از آن پرسد آنکه آزاد است
این چه مکر و چه حیله میبندی؟
بر سر و ریش ما همیخندی؟
یک از ایشان که بود اهل خرد
نور صدق و صفا درونش زد
پس بپرسید از پسر احوال
خوش بگفت اندر آمد او در حال
گفت در مهد قوم را عیسی
که منم در صفات چون موسی
بی پدر هست من ز روح شدم
زبدهٔ هود و لوط و نوح شدم
به یکی وجه مانم آدم را
به همه وجه دارم آن دم را
هستم آن بندهای که در دو سرا
کرد حق پیشوا و شاه مرا
هم کتابم بداد و خاصم کرد
تا کنم من دوای هر غم و درد
هم مرا بی عمل رسالت داد
همچو آدم به من جلالت داد
کر اصلی ز من شود شنوا
کور یابد دو دیدۀ بینا
مبتلا هم ز من درست شود
هر طرف به ز تندرست دود
مردگان را به دم کنم زنده
سرکشان را ز جان و دل بنده
گر کنم حکم خاک زر گردد
سنگ ریزه در و گهر گردد
پری و دیو را فرشته کنم
در یم نورشان سرشته کنم
مرغ پرانم از گل تیره
که شوند انس و جن در آن خیره
معجزات مرا نهایت نیست
گفتم از نقل و از روایت نیست
انا روح الاله بینکم
انا یا طالبین زینکم
انا سرالکلیم فی العالم
کی رسد هر نبی به احوالم؟
نوره والدی و استادی
کان فی الاصل منه ارشادی
جئنکم رحمة اطیعونی
کافلا دولة اطیعونی
انا باقی و عمرکم فانی
طالب النفس کافر جانی
انا احیی النفوس من نفسی
انا اجری الکؤوس من نفسی
انا عین الحیوة فی عصری
فی ریاض قلوبکم اجری
ترجمان خدای بیچونم
منگر تو مرا دگر گونم
گفت من گفت اوست گوش گشا
دو مبین چون نیم ز دوست جدا
باز مرده اگر دهد آواز
بود از مرد زنده آن نه از باز
مرده را کی بود طنین و صفیر
آن ز صیاد و مرغ دان ای میر
میکند بانگ تا که مرغ آید
پیش این مرغ و اوش برباید
به چنین حیله مرغکان گیرد
خلق را حق هم آنچنان گیرد
اولیا مردهاند پیش از مرگ
فارغند از قبول کس و ز ترک
کند آواز حق که پندارند
آن نه مرده است رو بدو آرند
زانکه چون جنس خویش بیند او
نرمد هیچ و زود گیرد خو
نطق طوطی بر این نسق باشد
سخن اولیا ز حق باشد
طوطیک را چنین به گفت آرند
کاینه پیش او همیدارند
پس آئینه عاقلی پنهان
گشته وز دور نکتهها گویان
بیند او خویش را در آن پیدا
طوطی سبز رنگ خوشسیما
طوطیک چونکه آن سخنها را
شنود همچنان شود گویا
زانکه چون جنس بیند او آسان
پیش آید نترسد از نقصان
سخن از وی دلیر آموزد
زان سخن همچو شمع افروزد
ور نبیند چو خویش مرغ در او
بگریزد یقین نیارد رو
وحی را حق به انبیا زان داد
تا بدین شیوه سر به خلق افتاد
ور نبودی چنین کس از آن سر
نرسیدی به صد هزاران بر
ور نمودی جز این نخوردی هیچ
زان شکرها بشر نبردی هیچ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن درباره افرادی است که در حقیقت و معرفت دینی بیدارند و خوابهای عمیق و معانی بزرگی میبینند. در این خوابها تصاویری از حقایق و نشانههای دینی و پیشینیان را تجربه میکنند.
داستان به تولد عیسی نبی اشاره دارد که از طریق مریم بدون پدر به دنیا آمده است. عیسی خود را معرفی میکند و میگوید که او پیامآور خداوند است و به مردم معجزات و شفای بیماریها را میدهد. او تاکید میکند که در واقع نه تنها پیامآور است بلکه نوری از خداوند و راهنما برای بشریت نیز هست.
متن به چالشها و شبهات درباره او پاسخ میدهد و بر مفهوم بیداری دینی و شناخت عمیق از خدا تأکید میکند. بیداری به این معناست که انسانها باید از خواب غفلت بیدار شوند و به درک واقعیات صوری و معنوی بپردازند.
در نهایت، متنی عمیق و فلسفی است که دعوت به درک حقیقت و بیداری از خواب غفلت میکند.
هوش مصنوعی: افرادی که به دین خود زنده و پایبند هستند، در تلاش و کوشش بیدارند و از خواب غفلت دور هستند.
هوش مصنوعی: کودک در خواب به چیزی که آرزویش را دارد، یعنی نان، فکر میکند؛ زیرا برای او مهمترین چیز در زندگیاش همین نان است.
هوش مصنوعی: هر چیزی که به ذهنت بیاید، در لحظه خواب تو، همان چیزی میشود که میبینی و تجربه میکنی.
هوش مصنوعی: چشم من در تلاش است تا تصویر تو را ببیند و در حالی که در خواب هستم، نشانههایی از تو را در مسیر زندگی جستجو میکند.
هوش مصنوعی: بیآنکه همراه کاروان و وسیلهای داشته باشد، به سرعت و در کمترین زمان، به دمشق و حجاز رفته است.
هوش مصنوعی: چشمانش را با تو بسته و از تماشای دنیا، شهرهای مختلفی مانند ری و ابخاز را دیده است.
هوش مصنوعی: این بیت به زیباییهای طبیعت و عوالم مختلف اشاره دارد. در آن به عناصر مختلفی مانند کوهها، دشتها، کشتیها و دریاها، همراه با پدیدههایی چون مهر و ماه و ستارهها اشاره شده است. این ترکیب نمادین نشاندهندهی عظمت و پیچیدگی جهان هستی است و زیباییهای آن را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: انسان میتواند به قدرت و عظمت آفرینش پی ببرد و تجربههای نیکو و بزرگ انبیای گذشته را درک کند. او میتواند به دنیاها و آسمانهای زیادی که وجود دارد، بیندیشد و آنها را ببیند.
هوش مصنوعی: نی که فرشتهای چون جبرئیل به صورت جوان به ناگاه خود را به مریم نشان داد.
هوش مصنوعی: مریم زمانی که او را دید، از ترس فرار کرد چون احساس کرد که او قدرتی بیشتر از خود دارد و نمیخواهد با او مواجه شود.
هوش مصنوعی: او به مریم گفت: «از من نترس، من یک نفر عادی هستم، فقط مرا ببین و بشناس.»
هوش مصنوعی: من از تو کمک خواستهام و تو به من فرمان دادهای که از آستین تو بدمم بگویم و به خودم روحی تازه ببخشم.
هوش مصنوعی: برای اینکه بتوانی پیامرسان مسیح باشی، باید در درون خودت به برکت و نعمت او دست یابی.
هوش مصنوعی: در آن لحظه بیوقفه در وجود او دمید و به این ترتیب، مریم از او باردار شد.
هوش مصنوعی: پس از گذشت نه ماه، آن پسر به دنیا آمد و ناگهان در گهواره قرار گرفت.
هوش مصنوعی: همهٔ خویشاوندان دور هم جمع شدند و دربارهٔ او صحبت کردند که او فردی بافضیلت، عابد و جویای حقیقت بود.
هوش مصنوعی: این کار زشت که تو انجام دادی، به نوعی جدید و منحصر به فرد به نظر میرسد، اما نام تو نزد مردم همچنان نیکو و پسندیده باقی مانده است.
هوش مصنوعی: با توجه به جملات و احساساتی که در این بیت بیان شده، به نظر میرسد که فرد در حال اشاره به یک وضعیت ناخواسته یا نامطلوب است. او به نوعی حسرت یا تعجب از تغییر اوضاع و کاهش عظمت و سربلندی خود دارد و میپرسد که این تحول چه نوع رویدادی است که به اینجا رسیدهاند. به عبارت دیگر، احساس ناامیدی و سوالی درباره علل این تغییرات در زندگی خود دارد.
هوش مصنوعی: او اشاره کرد که اگر درباره این پسر سوالی دارید، بد نگویید و از خدا بترسید.
هوش مصنوعی: همه گفتند که این بچه نوزاد است و کسی از آن نخواهد پرسید که آن فردی که آزاد است چه میگوید.
هوش مصنوعی: این چه نیرنگ و چه تدبیری است که به کار میبری؟ چرا بر ما میخندی و به سر و ریش ما میتازی؟
هوش مصنوعی: یکی از آنها که دارای عقل و درک بود، نور صداقت و پاکی در درون او تابیده شده بود.
هوش مصنوعی: پس از او احوال خوشش را پرسیدند و او در همان لحظه داستان خوبی را برایشان تعریف کرد.
هوش مصنوعی: عیسی به قوم خود گفت: همانطور که موسی در صفات خود متمایز بود، من نیز همین ویژگیها را دارم.
هوش مصنوعی: من بدون پدر هستم و به خاطر روحی که دارم، از بهترین ویژگیهای هود، لوط و نوح برخودار شدهام.
هوش مصنوعی: من به یک شکل شبیه انسانها هستم، اما از هر نظر در لحظهای که هستم، چیزهای زیادی دارم.
هوش مصنوعی: من آن بندهای هستم که در هر دو دنیا، حق پیشوایم و همچنین سلطنتی که دارم را رعایت کردهام.
هوش مصنوعی: کتاب به من داده شد و من را ویژه و خاص کرد تا بتوانم درمانی برای هر اندوه و رنجی بیابم.
هوش مصنوعی: خداوند به من مسئولیتهایی داد، بدون اینکه عملی انجام داده باشم، و همچنین به من شرف و بزرگی عطا کرد، همانطور که به آدم عطا کرد.
هوش مصنوعی: اگر من به حقیقت و اصل خود دست یابم، دیگران که کورند و نمیبینند، توانایی دیدن حقیقت را پیدا خواهند کرد.
هوش مصنوعی: هر کسی که از من درگیر مشکل است، در هر گوشهای از دیار، بهتر از آن کسی که سالم و تندرست است، به حال خود مبتلا میشود.
هوش مصنوعی: مردگان را با شیوهای خاص زنده کنم و سرکشان را از صمیم قلب به بند بکشم.
هوش مصنوعی: اگر من دستور دهم، خاک تبدیل به طلا میشود و سنگ ریزه به مروارید.
هوش مصنوعی: میخواهم مانند یک فرشته، پری و دیو را به هم نزدیک کنم و در نورشان ترکیب کنم.
هوش مصنوعی: من به پرواز درآمدم و از دنیای تاریک و غمانگیز جدا شدم، جایی که موجودات نادیدنی در آن سردرگم هستند.
هوش مصنوعی: معجزههای من حد و مرزی ندارند؛ من این را گفتهام و نیازی به نقل و روایت نیست.
هوش مصنوعی: من روح الهی هستم که در میان شما قرار دارد، ای کسانی که به دنبال زینتهای الهی هستید.
هوش مصنوعی: من از اسرار خداوند در دنیا هستم، چگونه میتواند هر پیامبری به حال و وضع من پی ببرد؟
هوش مصنوعی: پدر و معلم من نور و روشنایی هستند، چون اصل و ریشه آنها هدایت من است.
هوش مصنوعی: به شما رحمت و لطفی رسیده است، پس از من پیروی کنید، زیرا که با اطاعت از من، به قدرت و دولتی بزرگ دست خواهید یافت.
هوش مصنوعی: من زندهام و عمر شما به پایان میرسد. کسی که به دنبال نفس و خواستههای خود است، در حقیقت بیخیال و دارای روحی کافر است.
هوش مصنوعی: من جانها را با وجود خود زنده میکنم و شرابها را از وجود خود میجریانم.
هوش مصنوعی: من در عصر خودم نماد زندگی هستم و در باغهای دلهای شما جریانی دارم.
هوش مصنوعی: من ترجمان خداوندی هستم که هیچ عیبی ندارد، پس به من نگاه نکن که ممکن است تغییر کنم.
هوش مصنوعی: گفت من، گفت او را بشنو و توجه کن که وقتی از دوست جدا میشوی، نباید به او نگاه کنی.
هوش مصنوعی: اگر پرندهای مرده آواز سر دهد، این آواز از آن پرنده زنده نیست، بلکه از انسان زندهای است که آن صدا را ایجاد کرده است.
هوش مصنوعی: مرده را به چه کار صدای صید و پرنده میرسد، ای سرور!
هوش مصنوعی: صدای او بلند میشود تا وقتی که پرندهای به طرف او بیاید و او را مورد توجه قرار دهد.
هوش مصنوعی: افراد با ترفندهای مختلف جذب میشوند، همانطور که حق نیز به شکلهای مختلف توجه و نظر مردم را جلب میکند.
هوش مصنوعی: اولیا، یعنی افراد خاصی که به مقامهای عالی معنوی رسیدهاند، قبل از اینکه از دنیا بروند، از پذیرش هر کسی و همچنین از ترک و دوری از مردم آزاد و بیدغدغه هستند.
هوش مصنوعی: صدا و پیام حق را به گونهای بیان میکنند که به نظر میرسد او مرده است، اما مردم با شوق و امید به سوی او روی میآورند.
هوش مصنوعی: چون فردی با جنس و نوع خود آشنا میشود، هیچ نرمش و ملایمتی از خود نشان نمیدهد و به سرعت به حالت طبیعی خود برمیگردد.
هوش مصنوعی: سخنان طوطی مانند تنها تقلید است و هیچ عمق و حقیقتی ندارد، اما سخنان اولیا الهی از حقیقت و عمق معنایی برخوردار است و بیانگر پیامهای الهی است.
هوش مصنوعی: طوطی را چنین به سخن در میآورند که میگویند در پیش او نیز چنین رفتار میکنند.
هوش مصنوعی: پس عقل آدمی همچون آئینهای پنهان شده و از دور کسانی که نکتههای عمیق را بیان میکنند، دور است.
هوش مصنوعی: او در آنجا خود را میبیند، طوطی سبز با زیبایی دلنشین.
هوش مصنوعی: وقتی طوطی آن صحبتها را میشنود، به سرعت صحبت کردن را یاد میگیرد و زبان باز میکند.
هوش مصنوعی: چون کسی چیزی را بشناسد و تشخیص دهد، راحتتر به سمت آن میرود و از کمبودهایش نمیترسد.
هوش مصنوعی: صحبت کردن درباره او انسان را شجاع و دلیر میکند و این کلام مانند شمعی میدرخشد.
هوش مصنوعی: اگر کسی خود را مانند مرغی در قفسی بشناسد و از آن بگریزد، مطمئناً نمیتواند به سمت دیگری برود.
هوش مصنوعی: خداوند وحی را به پیامبران عطا کرد تا آنان به این طریق به خلق و جامعه راهنمایی کنند.
هوش مصنوعی: اگر چنین چیزی نبود، تو هرگز نمیتوانستی از آن سوی به اینجا برسی، حتی با وجود صد هزار نفر.
هوش مصنوعی: اگر جز این کار دیگری نکردی، هیچ مزهای از آن شکرها نبردی و هیچ چیز دیگری از بشری نیافتی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.