سنایی » طریق التحقیق » بخش ۱۷ - در سؤال از عقل کل و جواب او
ساکنان بینی از سر اخلاص
چشم بگشاده بر سرادق خاص
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۳۱ - من عرف نفسه فقد عرف ربه
چون بیابی حقیقت اخلاص
ره کنی قطع تا سرادق خاص
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۳۵ - فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر
خدمتش میکن از سر اخلاص
تا چو ایشان شوی توخاصالخاص
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۵ - فصل اندر صفا و اخلاص
نه چو زامت فزونش بود اخلاص
گشت بوبکر در تجلّی خاص
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۱۸ - ستایش ابوبکر صدیق رضیالله عنه
خواجهٔ با خلاص و با اخلاص
جانش آزاد کرد مجلس خاص
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۳۳ - التمثّل فیالانسان و عمله
باشد اندر سرای و حجرهٔ خاص
بر سرش خادمان با اخلاص
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۵۵ - در حق شمس الدین
شمس دین ، کدخدای خاص ملک
ای درت کعبهٔ عوام و خواص
رأی تو گنج عقل را گنجور
طبع تو بحر فضل را غواص
چرخ در خمت تو با رغبت
[...]
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳ - معراج پیغمبر اکرم
پاس شب را ز خیلخانه خاص
تویی امشب یتاقدار خلاص
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳ - معراج پیغمبر اکرم
شربت خاص خورد و خلعت خاص
یافت از قرب حق برات خلاص
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۵ - لشگر کشیدن بهرام به ایران
آن ز مس کرد نقره نقرهٔ خاص
وین کند نقره را به زر خلاص
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
تا دویدند و از خزانهٔ خاص
آوریدند نقدهای خلاص
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۹ - نشستن بهرام روز سهشنبه در گنبد سرخ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم چهارم
شاه فرمود تا به مجلس خاص
بر محکها زنند زر خلاص
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۸ - در ختم کتاب و دعای علاء الدین کرپ ارسلان
سنبله کرد سنبلم را خاص
گرچه القاص لایحب القاص
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۹۰ - در بیان آنکه عالم معنی چون آب است و صور چون کف و یخ که در فراق دریای معنی منجمد شده اند از این روی در و دیوار این عالم را جماد میگویند که یخ گرفته است و در او نرمی و روانی نیست، عاقل یخ را آب میبیند زیرا موقوف نظر آفتاب است که باز آب شود. عالم و صور اول معنی بودند و علم محض بیچون و چگونه، باز آخر چون آفتاب قیامت درتابد معنی شوند که کل شیئی یرجع الی اصله(و کل شیئی هالک و الا وجهه)
نزد خلق عوام لیک خواص
چون ندانند نقره راز رصاص
حکیم نزاری » مثنوی روز و شب » بخش ۲ - مناجات با خدا و نعت پیامبر
حجة الحق به سوره اخلاص
مهدی انبیا به دعوت خاص
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » هشت بهشت » بخش ۱ - آغاز کتاب و منتخب یکی از داستانهای هشت بهشت
وانگهی دادشان ز بند خلاص
خلعتی داد هر یکی را خاص