گنجور

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۲۱ - درخواست پادشاه از آن فقیر که دخترش را بپذیرد

 

نیست از من هرکه این سنت نکرد

کس نباشد غیر حق یکتا و فرد

ترک این سنت کجا باشد روا

از تو ای تو اهل دین را مقتدا

در حرم دارم یکی حوری نژاد

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۲۲ - بیرون آمدن جوان خارکن از معبد خود و رفتن به سراپرده سلطان

 

در بر آن خار کن با صد نیاز

گاه کردندش سلام و گه نیاز

قامتش کردند از پا تا بسر

غرق مروارید و یاقوت و گهر

خرقه ی پشمینه اش انداختند

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۲۳ - حدیث تفکر ساعة خیر من عبادة سنه و در حدیث دیگر سبعین سنه

 

طاعت بی فکر و بی یاد حضور

مرده باشد جان آن گور است گور

حرف بیمعنی درخت بی ثمر

ابر بی باران و بحر بی گهر

طاعت بی فکر میدان ای جناب

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۲۴ - تذکار جوان فقیر خارکن به جهت تفکر در احوال خود

 

زان تفکر در خود و ایام خود

اندر آغاز خود و انجام خود

رخنه ای اندر دل خود باز کرد

دل از آن رخنه گشودن ساز کرد

زان نشاطش رخنه ای دیگر گشود

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۲۵ - راز و نیاز جوانی در مسجد به درگاه حضرت سبحان

 

یک جوانی بود در ایام پیش

روزگار آورد بر روزش پریش

شد تهی دست و پریشان روزگار

نی به دستش بود کسبی و نه کار

مایه ای نی تا از آن سودی کند

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۲۶ - مهمانی کردن حضرت سلیمان حیوانات را

 

آن شنیدی که سلیمان نبی

خواست دستوری ز یزدان غنی

تا صلای عام سلطانی کند

هرچه جاندار است مهمانی کند

گفت یا رب جمله را روزی ز توست

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۲۷ - دستور یافتن حضرت سلیمان برای مهمانی مخلوقات

 

کرد روزی را معین بعد سال

داد فرمان از پی جمع نوال

جن و انس و وحش و طیر و دیو و دد

جمله افتادند اندر سعی و کد

جمله ساعی در براری و بحار

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۲۸ - رجوع به حکایت جوان چاره جو در مسجد و به مقصد رسیدن او

 

آنکه هم تن داد و هم تن را روان

هم به ما نان داد و هم دندان نان

پس تمام حال خود را بازگفت

با زن خود شمه ای از راز گفت

هر دو رو از غیر حق برتافتند

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۲۹ - رجوع به حکایت جوان خارکن که مایل به دختر پادشاه بود

 

صد گلستانش شکفتن ساز کرد

صدهزاران گلشنش در باز کرد

آهوئی را صید کرد از دشت چین

ملک چینش آمد اندر آستین

رخنه ای دید و نظر کرد اندران

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۳۰ - حدیث:المجاز قنطرة الحقیقه

 

عشق باشد لیک اگر نی صد مرض

در مرض هم نفس دون را صد غرض

آنچه باشد صد غرض در آن نهان

عشق باشد آن مرض نبود بدان

عشق خوانی آن مرضها را عجب

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۳۱ - رجوع به حکایت حضرت خلیل الرحمن

 

همچنانکه باقی آن داستان

که من و تو داشتیم اندر میان

داستان آن خلیل با وفا

وان فدا کردن پسر را در منا

داشتیم این قصه را اندر میان

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۳۲ - پیغام آوردن جبرئیل به حضرت رسول و شهادت امام حسین ع

 

کآمد از دربار عزت جبرئیل

کاروان ملک سرمد را دلیل

گفت بعد از صد درود و صد سلام

کای فراز قاب قوسینت مقام

گویدت حق با سلام و با درود

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۳۳ - جواب دادن حضرت رسول صلی الله علیه و آله به جبرئیل ع

 

گفت پیغمبر به پیغام آورش

کاین حسین و این سر و این پیکرش

کاش بودی صد حسینم در جهان

کردمی قربان آن سلطان جان

گر حسین بن علی جان من است

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۳۴ - روانه شدن جناب امام حسین ع به سمت عراق

 

ای مدینه نوبت غم آمدت

تا قیامت سوگ ماتم بایدت

هان و هان ای خاک یثرب خونگری

خونگری ابر بهار افزون گری

هرچه سنگی در برت بر سینه زن

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۳۵ - خطاب به زمین عراق و کوفه و کربلا و آمدن حضرت سیدالشهداء ع

 

ای زمین کربلا دل شاد زی

تا قیامت زان سبب آباد زی

البشاره ای زمین کربلا

کایدت مهمان سلطان الوری

آسمان شو عرش شو بر خود ببال

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۳۶ - ورود شاه دین به زمین کربلا

 

در رکابش خیل جانبازان همه

نوجوانان و سرافرازان همه

رخش دولت زیر ران راند همی

از شهادت آیه ها خواند همی

بامگاهی بر به بومی پا نهاد

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۳۷ - خطاب حضرت سیدالشهداء ع با اصحاب کبار خود در شب عاشورا

 

چون نهفت از خجلت سلطان دین

چهره ی زرد آفتاب اندر زمین

بی تحاشا خسرو روز از سریر

خویشتن افکند در دریای قیر

خور چو نور دین احمد شد نهان

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۳۸ - روز عاشورا و حالات اصحاب آن حضرت

 

سر سراسیمه برآورد آفتاب

چهره ی افروخته با اضطراب

جست بیرون از نهان دیوانه وار

خویش را می زد همی بر کوهسار

خون فشان از هر کناره زرد روی

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۳۹ - خطاب حضرت سیدالشهداء ع به اصحاب خود در صبح عاشورا و آماده شدنشان برای قتال

 

گفت با ایشان شه ملک بقا

ای سرافرازان میدان بقا

دوست گویا طور دیگر خواسته

بزم دیگر بهرتان آراسته

این جهان خاکست و جای خاکیان

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۴۰ - شهادت حضرت علی اصغر در میدان بر روی دست حضرت

 

هان بیارید آن یکی فرزند من

وان یکی نوباوه دلبند من

هین بیاریدش به قربانگه برم

بهر مهمانی بسوی شه برم

مادرش را گر به پستان نیست شیر

[...]

ملا احمد نراقی
 
 
۱
۱۰
۱۱
۱۲
۱۳
۱۴
۱۸
sunny dark_mode