گنجور

بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش چهارم » بخش ۲۷ - در ترک علایق جسمانی

 

ای که در عالم گرفتار تنی

آه من همچون تو تو همچون منی

بلند اقبال
 

عمان سامانی » گنجینة الاسرار » بخش ۲۸

 

آن حجاب از پیش چون دورافکنی

من تو هستم در حقیقت، تو منی

عمان سامانی
 

عمان سامانی » گنجینة الاسرار » بخش ۲۹

 

نیستم محتاج و بالذاتم غنی

هست فرع احتیاج این دشمنی

عمان سامانی
 

عمان سامانی » معراج نامه » بخش ۱ - توحید

 

جمله محتاجند و ذات تو غنی

بر تو زیبد کبریایی و منی

عمان سامانی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲۸ - حکایت سلطان سنجر سلجوقی

 

شد به هامون با همه شیر او ژنی

هر طرف سرگرم در صید افکنی

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب القطعات و النصایح » شمارهٔ ۹ - صحبت غنی در وقت فوت با ملک الموت

 

با همه دارایی آن مرد غنی

بُد بخیل و پست و بی‌خیر و دنی

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب القطعات و النصایح » شمارهٔ ۱۲ - حکایت عابد با کور

 

شد شبی در خانقاه وی زنی

نزد عابد خواست آن زن مسکنی

صامت بروجردی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۳

 

چاره اطماع این دزد دنی

بنده نتوانم بگرزده منی

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۳

 

از صعالیک عرب بالا زنی

در هنر آرسن لپن را بشکنی

ادیب الممالک
 

اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۹ - الوقت سیف

 

از غرور و نخوت و کبر و منی

طعنه بر ناداری ما میزنی

اقبال لاهوری
 

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۱۸۱ - در وصف محبس

 

سهمگین‌ سمجی چو تاری مسکنی

بسته برروبش دری چون آهنی

پاسبانانی در آنجا صف زده

هریکی از خشم چون اهریمنی

کیست گویی اندربن در بسته سمج

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 
 
۱
۱۲
۱۳
۱۴
۱۵
sunny dark_mode