گنجور

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » گفتهٔ واسطی که گذارش بر گور جهودان افتاد

 

دیگری گفتش که تا من زنده‌ام

عشق او را لایق و زیبنده‌ام

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » پاسخ بایزید به نکیر و منکر

 

در خداوندیش سرافکنده‌ام

لیک او باید که خواند بنده‌ام

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۵ - فی معراج النبی صلی الله علیه و اله و سلم

 

تا که یک جان دارم و تا زنده ام

بند بندت را بصد جان بنده ام

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و سوم » بخش ۳ - الحكایة ‌و التمثیل

 

من نیفتم در غلط تا زنده ام

زآنکه من دانم که دایم بنده ام

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و هشتم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل

 

من چنین از بیم او ترسنده ام

هرچه خواهد گو بکن تا زنده ام

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۲۴ - المکاتب و الرموز در رفتن سلطان محمود به سومنات و فتح کردن او

 

رای آن دارم که پیشت بنده‌ام

روز و شب در خدمتت افکنده‌ام

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم

 

هرچه خواهی کن که اکنون بندهام

سر بپای عزّ کل افکندهام

عطار
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴۱ - جواب موسی فرعون را

 

می‌زنم با تو بجد تا زنده‌ام

من چه کارهٔ نصرتم من بنده‌ام

مولانا
 

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۷۹۰

 

من برین در بنده‌ام تا زنده‌ام

تا چنینم بندهٔ پایبنده‌ام

گفته می‌ریزم همین دم خون تو

بی همین ار زنده‌ام ارزنده‌ام

مردم از گریه به اندوه نوی

[...]

کمال خجندی
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۱۸

 

نازنینا من ز جانت بنده ام

بنده ی عشق توأم تا زنده ام

گر قبول افتم تو را در بندگی

بنده ای با طالع فرخنده ام

چون قدت سروی ندیدم راستی

[...]

جهان ملک خاتون
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۰۹

 

ز آفتاب مهر او تابنده‌ام

پادشاهی می‌کنم تا بنده‌ام

گر نوازد ور کشد فرمان اوست

بنده‌ام در بندگی پاینده‌ام

بلبل مستم درین گلزار عشق

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۶۱

 

پادشاهی می کنم تا بنده ام

روز و شب در بندگی پاینده ام

روشنم از آفتاب عشق او

همچو ماهی بر همه تابنده ام

در هوای گلشن وصل نگار

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۶۲

 

زآفتاب مهر او تابنده ام

پادشاهی می کنم تا بنده ام

صورتم پرگار و معنی نقطه ای

این حروف از لوح دل خواننده ام

مستم از جام می ساقی عشق

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مثنویات » شمارهٔ ۵۹

 

سید درویش و حق را بنده ام

مرده ام از جان به جانان زنده ام

شاه نعمت‌الله ولی
 

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۶۲۶

 

مانده ام از یار دور و زنده ام

زین گنه تا زنده ام شرمنده ام

برنیارم کند ازان لب بوسه ای

گرچه عمری در طلب جان کنده ام

برده ام لاغر تنی پیش رقیب

[...]

جامی
 

اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۴۲ - سلطان محمود و ایاز

 

سالها شد تا ز عشقت زنده ام

گرچه شاهم پیش تو چون بنده‌ام

اسیری لاهیجی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۹

 

تو مگو هم عاقل و هم بنده‌ام

بنده‌ام وز بندگی شرمنده‌ام

نشاط اصفهانی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode