من برین در بندهام تا زندهام
تا چنینم بندهٔ پایبندهام
گفته میریزم همین دم خون تو
بی همین ار زندهام ارزندهام
مردم از گریه به اندوه نوی
مژدهام گوی و بکش از خندهام
طالع فرخندهام دیدار توست
آفرین بر طالع فرخندهام
روز روشن بیرخت منعا مرا
زآنکه من در شب نوی ترسندهام
چشم من چون برکند حاسد ز رشک
چون من اول چشم او برکندهام
بندهٔ ما نیست میگویی کمال
نیست حجت هرچه گویی بندهام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این اشعار، شاعر از عشق و وابستگی عمیق خود به معشوق سخن میگوید. او به وضوح بیان میکند که زندگیاش وابسته به وجود معشوق است و بدون او هیچ ارزشی ندارد. شاعر با اشاره به زجر و اندوه ناشی از دوری از معشوق، امید به دیدار او را مایه خوشبختی خود میداند و آن را خوشطالع میشمارد. همچنین، او با تأکید بر اینکه حسادتی که از دیگران به او میشود، نشانهای از ارزش و عشق اوست، به اهمیت و کمال بندگی خود در برابر معشوق اشاره میکند. در نهایت، او بیان میکند که هیچ دلیل و حجتی برای اثبات خود ندارند، بلکه عشق و بندگیاش به معشوق بهخودیخود کافی است.
هوش مصنوعی: من تا زمانی که زندهام، به این در وابستهام و همچنان به همین وفادار باقی میمانم.
هوش مصنوعی: من همین حالا برای تو خونم را میریزم و اگرچه زندهام، ارزشم فقط به خاطر توست.
هوش مصنوعی: مردم به خاطر گریه من ناراحت هستند، پس به آنها خبر خوشحالکنندهای بده و بگذار بخندند.
هوش مصنوعی: سرنوشت خوشبخت من ملاقات با توست، زنده باد به خاطر این سرنوشت خوشبخت.
هوش مصنوعی: روز روشن بدون وجود تو برای من مانع است، زیرا من در شب تاریک احساس ترس میکنم.
هوش مصنوعی: چشم من وقتی از حسادت برمیخیزد که او نخستین بار به من نگاه کرده است.
هوش مصنوعی: اگر کسی بگوید که بندهٔ ما نیست، به این معنی است که او به کمال دست نیافته است. هرچه هم که به او بگویید، او همچنان بندهی من است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دیگری گفتش که تا من زندهام
عشق او را لایق و زیبندهام
میزنم با تو بجد تا زندهام
من چه کارهٔ نصرتم من بندهام
نازنینا من ز جانت بنده ام
بنده ی عشق توأم تا زنده ام
گر قبول افتم تو را در بندگی
بنده ای با طالع فرخنده ام
چون قدت سروی ندیدم راستی
[...]
ز آفتاب مهر او تابندهام
پادشاهی میکنم تا بندهام
گر نوازد ور کشد فرمان اوست
بندهام در بندگی پایندهام
بلبل مستم درین گلزار عشق
[...]
مانده ام از یار دور و زنده ام
زین گنه تا زنده ام شرمنده ام
برنیارم کند ازان لب بوسه ای
گرچه عمری در طلب جان کنده ام
برده ام لاغر تنی پیش رقیب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.