عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت مفلسی که عاشق شاه مصر شد
آشنا شد گرگ در صحرا مرا
و آشنا نیست این سگ رعنا مرا
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » گفتار مردی پاکدین
عشق دنیا و زر دنیا مرا
کرد پر دعوی و بیمعنی مرا
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » خطاب خالق با داود
جمله را یابی عوض الا مرا
نه عوض یابی و نه همتا مرا
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۹ - درضمانت بهشت مر کاتب کتاب را و اسرار او فرماید
دان که حیدر بر تو بخشد جام را
تو شوی فیّاض خاص و عام را
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۹ - درضمانت بهشت مر کاتب کتاب را و اسرار او فرماید
اهل راز آنست صبح و شام را
او بطاعت بگذراند کام را
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱۱ - فی فضیلة امیرالمؤمنین عثمان رضی الله عنه
سخت بود از غصه مشتی عام را
کو بود رحمت ذوی الارحام را
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳۰ - فی الحكایة و التمثیل
تا چه خواهم کرد مشتی خام را
بیقراری چند بی آرام را
عطار » پندنامه » بخش ۲۴ - در صفت ذکر الله تعالی
زنده دار از ذکر صبح و شام را
در تغافل مگذران ایام را
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۸ - پرسیدن موسی از حق سر غلبهٔ ظالمان را
مرد خود زر میدهد حجام را
مینوازد نیش خون آشام را
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۶۰ - تتمهٔ نصیحت رسول علیه السلام بیمار را
لاجرم هر مرغ بیهنگام را
سر بریدن واجبست اعلام را
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۷۹ - عذر گفتن شیخ بهر ناگریستن بر فرزندان
رحمت جزوی بود مر عام را
رحمت کلی بود همام را
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۹۶ - پیش رفتن دقوقی رحمة الله علیه به امامت
مرغ و ماهی داند آن ابهام را
که ستودم مجمل این خوشنام را
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۶۱ - نصیحت دنیا اهل دنیا را به زبان حال و بیوفایی خود را نمودن به وفا طمع دارندگان ازو
زانک او بنمود پیدا دام را
پیش تو بر کند سبلت خام را
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۰ - جواب دهری کی منکر الوهیت است و عالم را قدیم میگوید
از مؤذن بشنو این اعلام را
کوری افزونروان خام را
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۵ - مطالبه کردن موسی علیهالسلام حضرت را کی خَلَقتَ خَلقاً اَهلَکتَهُم و جواب آمدن
تا از آن واقف کنی مر عام را
پخته گردانی بدین هر خام را
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۳۹ - نمودن جبرئیل علیه السّلام خود را به مصطفی صلیالله علیه و سلّم به صورت خویش و از هفتصد پر او چون یک پر ظاهر شد افق را بگرفت و آفتاب محجوب شد با همهٔ شعاعش
هست دیوان محاسب عام را
وان پری رویان حریف جام را
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۳۳ - بیان آنک هنرها و زیرکیها و مال دنیا همچون پرهای طاوس عدو جانست
پس هنر آمد هلاکت خام را
کز پی دانه نبیند دام را
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۷۷ - خلق الجان من مارج من نار و قوله تعالی فی حق ابلیس انه کان من الجن ففسق
دیو گوید بنگرید این خام را
سر برید این مرغ بیهنگام را