بخش ۱۱۵ - مطالبه کردن موسی علیهالسلام حضرت را کی خَلَقتَ خَلقاً اَهلَکتَهُم و جواب آمدن
گفت موسی ای خداوند حساب
نقش کردی باز چون کردی خراب
نر و ماده نقش کردی جانفزا
وانگهان ویران کنی این را چرا
گفت حق دانم که این پرسش ترا
نیست از انکار و غفلت وز هوا
ورنه تادیب و عتابت کردمی
بهر این پرسش ترا آزردمی
لیک میخواهی که در افعال ما
باز جویی حکمت و سر بقا
تا از آن واقف کنی مر عام را
پخته گردانی بدین هر خام را
قاصدا سایل شدی در کاشفی
بر عوام ار چه که تو زان واقفی
زآنک نیم علم آمد این سؤال
هر برونی را نباشد آن مجال
هم سؤال از علم خیزد هم جواب
همچنانک خار و گل از خاک و آب
هم ضلال از علم خیزد هم هدی
همچنانک تلخ و شیرین از ندا
ز آشنایی خیزد این بغض و ولا
وز غذای خویش بود سقم و قوی
مستفید اعجمی شد آن کلیم
تا عجمیان را کند زین سر علیم
ما هم از وی اعجمی سازیم خویش
پاسخش آریم چون بیگانه پیش
خرفروشان خصم یکدیگر شدند
تا کلید قفل آن عقد آمدند
پس بفرمودش خدا ای ذولباب
چون بپرسیدی بیا بشنو جواب
موسیا تخمی بکار اندر زمین
تا تو خود هم وا دهی انصاف این
چونک موسی کشت و شد کشتش تمام
خوشههااش یافت خوبی و نظام
داس بگرفت و مر آن را میبرید
پس ندا از غیب در گوشش رسید
که چرا کشتی کنی و پروری
چون کمالی یافت آن را میبری
گفت یا رب زان کنم ویران و پست
که درینجا دانه هست و کاه هست
دانه لایق نیست درانبار کاه
کاه در انبار گندم هم تباه
نیست حکمت این دو را آمیختن
فرق واجب میکند در بیختن
گفت این دانش تو از کی یافتی
که به دانش بیدری بر ساختی
گفت تمییزم تو دادی ای خدا
گفت پس تمییز چون نبود مرا
در خلایق روحهای پاک هست
روحهای تیرهٔ گلناک هست
این صدفها نیست در یک مرتبه
در یکی درست و در دیگر شبه
واجبست اظهار این نیک و تباه
همچنانک اظهار گندمها ز کاه
بهر اظهارست این خلق جهان
تا نماند گنج حکمتها نهان
کنت کنزا کنت مخفیا شنو
جوهر خود گم مکن اظهار شو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، موسی از خداوند پرسش میکند درباره حکمت خلقت و ویرانی آن. خداوند به موسی میفرماید که این پرسش نشان از جهل یا غفلت نیست، بلکه برای فهم بهتر و رشد دیگران است. خداوند موسی را به کشت و کار دعوت میکند و میگوید که هر چیزی باید در جای خود قرار گیرد و از آمیختگی نیک و بد پرهیز شود. موسی در حین کار متوجه میشود که امکان فراموش کردن حکمت وجود دارد، زیرا مخلوقات از نظر روح و صفات متفاوت هستند. در نهایت، خداوند به موسی یادآوری میکند که وجود نیک و بد باید شناخته شود و بر اهمیت اظهار حقیقت تأکید میکند.
هوش مصنوعی: موسی به خداوند گفت: ای خالق، چرا این نقش و طرحی را که آفریدی، دوباره خراب کردی؟
هوش مصنوعی: نر و ماده به زیبایی و هنری جانبخش زندگی میبخشند، اما ناگهان میخواهی این زیبایی را نابود کنی، چرا؟
هوش مصنوعی: میگوید که میدانم این سوال تو به خاطر انکار و غفلت و خواستههای نفسانی نیست.
هوش مصنوعی: اما اگر مجبور به توبیخ و تنبیه تو میشدم به خاطر این پرسش، تو را ناراحت میکردم.
هوش مصنوعی: اما تو میخواهی در کارهای ما بررسی کنی که چه حکمت و دلیلی در پایداری آنها نهفته است.
هوش مصنوعی: برای اینکه مردم عادی را آگاه کنی، باید نادانان را به روشنی و خردمندی برسانی.
هوش مصنوعی: ای پیامآور، تو به سوی مردم رفتی و میخواستی حقایق را برای آنها آشکار کنی، حالا که خود از این حقایق باخبری.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که از آنجایی که دانش و آگاهی کافی درباره موضوعی وجود ندارد، پرسش در مورد آن نیز مناسب نیست و به عبارتی، فضایی برای طرح آن سؤال وجود ندارد.
هوش مصنوعی: همانطور که خار و گل از خاک و آب میروید، سوالات نیز از علم نشأت میگیرند و پاسخها نیز از همان علم برخاستهاند.
هوش مصنوعی: گاهی علم میتواند انسان را به گمراهی بکشاند و گاهی نیز میتواند راه هدایت را نشان دهد. اینطور که مانند تلخی و شیرینی که هر دو از یک صدا به وجود میآیند.
هوش مصنوعی: این ناراحتی و گرفتگی ناشی از آشنایی با دیگران است و دلیل آن نیز به خودی خود به نوعی به دلبستگیها و خوراک روحیام برمیگردد.
هوش مصنوعی: مردی از دیگر زبانان فهمیده و آگاه شد تا بتواند به آنها علم و دانش را منتقل کند.
هوش مصنوعی: ما هم خود را شبیه او میسازیم و پاسخی برایش میآوریم، همانطور که یک غریبه در مقابل او خواهد بود.
هوش مصنوعی: پیرسالاران و فروشندگان نادانی با هم دشمن شدند تا بتوانند به راز آن قرارداد دست یابند.
هوش مصنوعی: خدا به ذولباب گفت: حالا که سوال کردی، بیا و پاسخ را بشنو.
هوش مصنوعی: ای موسا، تخم بکار در زمین تا خودت نیز انصاف را به دست آوری.
هوش مصنوعی: زمانی که موسی (علیهالسلام) کشت و زراعتش به بار نشست، خوشههای محصولش به خوبی و نظم رسید.
هوش مصنوعی: داس را در دستانش گرفت و شروع به بریده گیاهان کرد، ناگهان صدایی از جهان دیگر در گوشش پیچید.
هوش مصنوعی: چرا باید زحمت بکشید و به پرورش چیزی بپردازید وقتی که آن چیز به کمال رسیده و آمادهٔ استفاده است؟
هوش مصنوعی: خداوندا، آیا من باید ویران و فرو افتاده شوم، چون در اینجا دانه و کاه وجود دارد؟
هوش مصنوعی: دانهای که ارزش و شایستگی ندارد، در انبار کاه جا ندارد؛ چرا که کاه هم در انبار گندم بیفایده است.
هوش مصنوعی: آمیختن این دو به خاطر حکمت نیست و این تفاوت باعث میشود که در سرنوشت او فرق ایجاد شود.
هوش مصنوعی: تو از کجا این دانش را به دست آوردهای که به آگاهی و بینش عمیقتر از افراد بیخبر دست یافتهای؟
هوش مصنوعی: خداوند، تو را در شناخت و تمییز دادن خوب و بد یاری کردهام، اما چرا من هنوز توانایی تشخیص آنها را ندارم؟
هوش مصنوعی: در میان مردم، روحهای پاکی وجود دارد و همچنین روحهای تیره و آلوده نیز هست.
هوش مصنوعی: صدفها همیشه در یک سطح نیستند؛ گاهی یکی به درستی شکل گرفته و دیگری به گونهای نادرست.
هوش مصنوعی: لازم است که خوبیها و بدیها را مثل رو کردن گندمها از کاه، به نمایش بگذاریم.
هوش مصنوعی: هدف از وجود این عالم، بیان و آشکارسازی معانی و حکمتهای نهفته است تا این گنجینهها در خفا نمانند.
هوش مصنوعی: شما مثل یک گنج پنهان بودید که هیچکس از وجودتان خبر نداشت. حالا وقت آن است که خود را نشان دهید و شکوه و ارزش وجودیتان را آشکار کنید، تا دیگران از زیبایی و عمق وجودتان آگاه شوند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۷ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.