فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۳ - سخن دقیقی
نخست آذر مهربرزین نهاد
به کشمر نگر تا چه آیین نهاد
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۹
به دخمه درون تخت زرین نهاد
یکی بر سرش تاج مشکین نهاد
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۴
بران چرمهٔ ناچران زین نهاد
چه زین از برش خشک بالین نهاد
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی قباد چهل و سه سال بود » بخش ۲ - داستان مزدک با قباد
بر آن نامه بر مُهر زرین نهاد
بر موبد رام برزین نهاد
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۹
همه کاخ کرسی زرین نهاد
ز دیبای زربفت بالین نهاد
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۳
به ایوانها تخت زرین نهاد
به خانه در آرایش چین نهاد
امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۱۰۵
تا نگار من ز سنبل بر سمن پر چین نهاد
داغ حسرت بر دل صورتگران چین نهاد
زلف او برگل ز عود خام خَم در خَم فکند
جَعد او بر مه ز مشک ناب چین بر چین نهاد
آنکه در یاقوت مشک آگین او شکّر سرشت
[...]
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۲۰ - خراج خواستن دارا از اسکندر
زمانه دگرگونه آیین نهاد
شد آن مرغ کاو خایه زرین نهاد
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۳۷ - بازگشتن اسکندر از حد شمال به عزم روم
سکندر که بر سفت مه زین نهاد
ز نالندگی سر به بالین نهاد
عطار » مصیبت نامه » بخش سی و نهم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل
زلف خود در دست آن مسکین نهاد
در دگر دستش می سنگین نهاد
جامی » بهارستان » روضهٔ هفتم (در شعر و بیان شاعران) » بخش ۱۱ - معزی
تا نگار من ز سنبل بر سمن پرچین نهاد
داغ حسرت بر دل صورتگران چین نهاد
هر دلی کز سرکشی ننهاد سر بر هیچ خط
زیر زلف او کنون سر بر خط مشکین نهاد
من غلام آن خط مشکین که گویی مورچه
[...]
جامی » هفت اورنگ » سلامان و ابسال » بخش ۶۱ - حکایت مکافات یافتن پرویز آنچه با فرهاد کرد از شیرویه
چرخ کین کش هم همین آیین نهاد
در کف شیرویه تیغ کین نهاد