سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۱۵ - در عدل پادشاه و صفت آن
ای بسا باد و بوش تکسینان
ترت و مرت از دعای مسکینان
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۲۵ - تحفه
ای شده فر شکوه مسندت
هم جمال ملت و هم زین آن
بنده را دینیست بر انعام تو
چون بنگذارد سخایت دین آن
هر زمانم طعنه از دشمنیست
[...]
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲ - در توحید باری
مرادِ دیدهٔ باریکبینان
انیسِ خاطرِ خلوتنشینان
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده
ای سرمهکش بلند بینان
در باز کن درون نشینان
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۴ - نیایش کردن مجنون به درگاه خدای تعالی
میکرد سها ز همنشینان
نقادی چشم تیزبینان
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۳ - در معنی وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهوراً فرماید
احد خوانندم از جان ذات بینان
یکی دانند مر صاحب یقینان
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۸ - در خلوت و عزلت ودیدار الوهیت گوید
بسی دیدم ملامت من از اینان
ولیکن خاطر اسرار بینان
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵ - در نعت سیّد المرسلین علیه افضل الصّلوات و اکمل التحیّات فرماید
توئی جانان برِ اسرار بینان
ترا دانند حق صاحب یقینان
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴۸ - در جواب دادن ابلیس در اعیان فرماید
منم استاد جمله پیش بینان
منم اینجا نموده عشق جانان
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۱ - در نمودار سرّ اعیان کل فرماید
عدد گر مینماید تو مبین آن
که توحیدست در عین الیقین آن
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » خسرو و شیرین » بخش ۲ - در توحید
بصارت بخش چشم پیش بینان
تمنای درون شب نشینان
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » خسرو و شیرین » بخش ۳۸ - زفاف خسرو و شیرین
چو مه در جلوه شد با نازنینان
به خلوت رفت از آن خلوت نشینان
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۱ - باسم الملک الوهاب
ای دیده گشای دوربینان
سرمایه دهٔ تهی نشینان
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۵ - مدح شیخ الطریقه نظام الحق والحقیقة محمدی، که عیسی آخر الزمانش فرستادند، تا دم جان بخش او: اسلام محمدی را از سر زنده گردانیده، و عمر جاوید بخشید متع الله المسلمین به طول بقائه
بیناتر جمله پاکبینان
بیدارترین شب نشینان
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۲۰ - عزیمت دوستان جانی سوی مجنون، و او را از دیو لاخ کوه، به افسون، در حلقهٔ مردمان در آوردن، و سایه گرفتن آواز درختان سایهدار، و چون باد سوی باغ دویدن، و آهنگ مرغان باغ کردن، و با بلبل گلبانگ زدن
آید به چمن، چو نازنینان
با هم نفسان و هم نشینان
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۳
زهی روی تو صبح شب نشینان
خیالت مونس عزلت گزینان
دهانت آرزوی تنگدستان
میانت نکته باریک بینان
عذارت آفتاب صبح خیزان
[...]
سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۶۸ - نامه خورشید به جمشید
انیس خلوت خلوت گزینان
جلیس مجلس تنها نشینان