سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الرّابع: فی صفة العقل واحواله وافعاله و غایة عنایته و سبب وجوده » بخش ۲ - اندر ستایش عقل و عاقل و معقول
علّت فهم و وهم و هوش آمد
که برهنه برهنهپوش آمد
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۴ - اندر صفت مرید
از تو بیهوش جفت هوش آمد
که هیولی برهنه پوش آمد
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۵۶ - اندر صفت بیابان گوید
تا سمومش صمام گوش آمد
دست او پایبند هوش امد
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
خونم اندر جگر به جوش آمد
ماه را بانگ خون به گوش آمد
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۲ - نشستن بهرام روز آدینه در گنبد سپید و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم هفتم
خواجه را کآن سخن به گوش آمد
شهوت خفته در خروش آمد
عطار » الهی نامه » بخش یازدهم » (۶) حکایت سلطان محمود با ایاز در گرمابه
چو شه را این سخن در گوش آمد
چو دریائی دلش در جوش آمد
عطار » اسرارنامه » بخش سیزدهم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل
بزد یک نعره و در جوش آمد
که تا دیری از آن باهوش آمد
عطار » خسرونامه » بخش ۲۶ - طلب کردن قیصر باج و خراج از پادشاه خوزستان و رفتن هرمز به رسولی
چو کوه سیم از آن باهوش آمد
چو دریایی دلش در جوش آمد
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۵۲ - در بیان آنکه چون مولانا و شیخ صلاح الدین قدسنا اللّه بسرهما العزیز از مریدان منکر روی گردانیدند و ایشان زیان های آن را در خود مشاهده کردند و دیدند که کلی محروم خواهند شدن بردر ایشان بفغان آمدند و توبه و استغفار پیش آوردند
حکمت از سینه شان بجوش آمد
عوض جهل عقل و هوش آمد
حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۵۲۳
هین که هنگام نای و نوش آمد
بلبل مست در خروش آمد
آتش عشق گل درو افتاد
همه اعضای من به جوش آمد
باد چون هدهد سلیمان شد
[...]
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۹۸
ز باد صبح حدیثی مرا به گوش آمد
که خیز ای دل مسکین که گل به جوش آمد
زمین ز لاله و خیری و سوسن و شمشاد
به بانگ بلبل شوریده در خروش آمد
چو جام باده به بستان دمید و گل بشکفت
[...]
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۵
صبا به تهنیتِ پیرِ مِیفروش آمد
که موسمِ طرب و عیش و ناز و نوش آمد
هوا مسیحنفس گشت و باد نافهگشای
درخت سبز شد و مرغ دَر خروش آمد
تنورِ لاله چنان برفروخت بادِ بهار
[...]
نسیمی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۷
بهار آمد بهار آمد بهارِ سبزپوش آمد
رها کن فکر خام ای دل که می در خُم به جوش آمد
لب ساقی و جام مل، میان باغ و فصل گل
غنیمت دان که از غیبم سحرگاه این به گوش آمد
که: صوفی گر می صافی نمینوشد مکن عیبش
[...]
صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۱۱
صبا به تهنیت پیر می فروش آمد
که موسم گل و نسرین و ناز و نوش آمد
صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۱۱
چو دیگ قلیه برنجم سحر به جوش آمد
دل رمیده من ساعتی به هوش آمد
ز شوق نان تنک بین که مرغ بریان باز
به روی آتش سوزنده در خروش آمد
مرا ز دختر گیپا تعجبی است به دل
[...]
جامی » دیوان اشعار » خاتمة الحیات » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۳
شبم ز مرغ چمن این نوا به گوش آمد
که وقت عشرت رندان باده نوش آمد
نهاد بر لب تو جام ارغوانی لب
ز رشک خون دل ارغوان به جوش آمد
جزای بی عمل از شیخ خودفروش مجوی
[...]
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۶۳ - رسیدن شیخ بزرگوار سری سقطی قدس الله تعالی سره به سر وقت تحفه و آگاهی یافتن از حالی وی
چون ازان بیهشی به هوش آمد
باز در نعره و خروش آمد
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۲۹ - واقف شدن مردم از عشقبازی و دلداری درویش و بهانه ساختن رقیب شکار را به جهتجدایی آنها
از غضب خون او به جوش آمد
چون خم باده در خروش آمد