گنجور

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۹۲ - پاسخ دادن رای هند،فرستاده فرامرز را

 

چو بازوی مردان نپیموده ای

از آن بازوی خویش بستوده ای

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۷۳ - طلب کردن کیخسرو،فرامرز را

 

بسی گرد گیتی بپیموده ای

به یک روز،جایی نیاسوده ای

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۲۳ - نامه دارا به اسکندر

 

در اندازهٔ من غلط بوده‌ای

به بازوی بهمن نپیموده‌ای

نظامی
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۸ - در اشاره به کتاب جوهرالذات که از تصنیفات شیخ است و سرلقب عطار

 

گر نبینی کور باطن بوده‌ای

همچو کوران درجهان فرسوده‌ای

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۴۱ - در بیان پنج چیز که آب روی از آن می‌‬افزاید

 

چون به کار خویش حاضر بوده‌ای

آب روی خویش را افزوده‌ای

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را

 

روز و شب هم صحبت او بودهای

روز و شب در صحبتش آسودهای

عطار
 

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۱

 

تا تو در حسن و جمال افزوده‌ای

دل ز دست عالمی بربوده‌ای

در جهان این شور و غوغا از چه خاست؟

گر جمال خود به کس ننموده‌ای

گوی در میدان حسن افگنده‌ای

[...]

عراقی
 

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۲

 

تا زخوبی دل ز من بربوده‌ای

کمترک بر جان من بخشوده‌ای

تا مرا بر خویش عاشق کرده‌ای

روی خوب خود به من ننموده‌ای

بر من مسکین نمی‌بخشی، مگر

[...]

عراقی
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۸۷

 

ای مهی کاندر نکویی از صفت افزوده‌ای

تا بسی درهای دولت بر فلک بگشوده‌ای

ای بسا کوه احد کز راه دل برکنده‌ای

ای بسا وصف احد کاندر نظر بنموده‌ای

جان‌ها زنبوروار از عشق تو پران شده

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۹۸ - اقتدا کردن قوم از پس دقوقی

 

گوهر دیده کجا فرسوده‌ای

پنج حس را در کجا پالوده‌ای

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱ - سر آغاز

 

مثنوی را چون تو مبدا بوده‌ای

گر فزون گردد توش افزوده‌ای

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۵ - قصد خیانت کردن عاشق و بانگ بر زدن معشوق بر وی

 

گفت ای شیدا تو ابله بوده‌ای

ابلهی وز عاقلان نشنوده‌ای

مولانا
 

مجد همگر » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴

 

ای شمع اگر نه محنت عشق آزموده ای

از راه دیده راز دلت چون نموده ای

پروانه را بسوختی و یافتی جزا

تخمی که کاشتی بر آن خود دروده ای

از عاشقان تو رسته تری زانکه روزها

[...]

مجد همگر
 

سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۵ - حکایت عیسی (ع) و عابد و ناپارسا

 

به ناراستی دامن آلوده‌ای

به ناداشتی دوده اندوده‌ای

سعدی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۸۹

 

ز آب ملاحت که رخ آلوده ای

وانکه نمک بر جگری سوده ای

داد لبت بوسه و رنجه شدی

بازستان، گر تو نفرموده ای

بشنو از اروح شهیدان عشق

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۹۰

 

گرچه به هر سخن دلم از تن ربوده‌ای

با این همه بگوی، که جانم فزوده‌ای

چشمت به غمزه بردن دل‌ها نمونه‌ای‌ست

تا تو بدین بهانه چه دل‌ها ربوده‌ای!

رویت درون پرده و صد پرده چاک از او

[...]

امیرخسرو دهلوی
 
 
۱
۲