×
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۱۳
دل کهرم از پاسبان تنگ شد
بپیچید و رویش پر آژنگ شد
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی همای چهرزاد سی و دو سال بود » بخش ۵
به قیصر بر از کین جهان تنگ شد
رخ نامدارانش بیرنگ شد
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۹ - داستان کسری با بوزرجمهر
ز کار گذشته دلش تنگ شد
بپیچید و رویش پر آژنگ شد
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۲ - آغاز داستان
دل موبد موبدان تنگ شد
رخانش ز اندیشه بیرنگ شد
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۵
ازان سرد گفتن دلش تنگ شد
رخانش ز اندیشه بیرنگ شد
فردوسی » شاهنامه » گفتار اندر داستان فرود سیاوش » بخش ۱۷
خور و خواب و آرامگه تنگ شد
تو گفتی که روی زمین سنگ شد
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۲ - پاسخ گرشاسب به نزد بهو
چو بشنید مهراج دلتنگ شد
از اندیشه رویش پر از رنگ شد
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۹ - برگشتن پسر بهو به زنگبار
ز هر سو چو بر وی جهان تنگ شد
به زنهار نزد شه زنگ شد
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۸۰ - رفتن گرشاسب به درگاه شاه روم و کمان کشیدن
رخ شاه از انده پر آژنگ شد
ز کرده پشیمان و دلتنگ شد
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۹۸ - نامه گرشاسب به شاه قیروان
بر افریقی از غم جهان تنگ شد
دگر ره سوی چاره جنگ شد