عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » گفتهٔ واسطی که گذارش بر گور جهودان افتاد
بر جمالش چشم و جان روشن کنم
با وصالش دست در گردن کنم
سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۴ - در معنی شفقت بر حال رعیت
چو همچون زنان حله در تن کنم
به مردی کجا دفع دشمن کنم؟
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۸۷ - رفتن سام در شب و دیدن پاسبان، او را و نومید آمدن
طوافی برین سبز گلشن کنم
بر ایوان قصرش نشیمن کنم
جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۶۹۰
من که با یاد رخت آن آستان مسکن کنم
کی به عمر خویشتن یاد گل و گلشن کنم
دیده روشن می شود از صورت زیبای تو
ور کسی انکار این معنی کند روشن کنم
غمزه شوخت به خونریزم کشد تیغ جفا
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۴ - تتبع خواجه
کنج تاریک غمت را تا به کی مسکن کنم
باشد از شمع رخت آن خانه را روشن کنم
گر توان کردن می گلرنگ در کوی تو نوش
خار در چشمم اگر یاد گل و گلشن کنم
دشمن جان خودم کز تو به لاف دوستی
[...]
کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۸
آوردم از مو قلم چون شرح ضعف تن کنم
ور ز جان سختی نویسم خامه از آهن کنم
کلبهام هرگز چراغ از تیرهروزیها نداشت
در دم آخر عجب گر خانه را روشن کنم
کی بود کو را بیابم واگذارم خویش را
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » مثنویات » ساقینامه
چو من سینه از باده روشن کنم
به جای گل آتش به دامن کنم
حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۱
شد وقت آنکه باز هوای چمن کنم
آمد بهار و فکر شراب کهن کنم
حاشا که با جمال جهانگیر عارضت
نظاره جانب گل و برگ سمن کنم
در دوزخ از خیال توام دست میدهد
[...]
صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۸
تا سیر سرو و سوری آن سیم تن کنم
حاشا که یاد سرو و هوای سمن کنم
هر کین که می کشد فلک از من ولی دگر
محکم به مهر آن مه پیمان شکن کنم
صد پیرهن قبا کنم امروز تا شبی
[...]
صفایی جندقی » دیوان اشعار » ترکیب ۱۱۴بندی عاشورایی » بند ۹۱
هر گه به سیر لاله نظر در چمن کنم
یاد از علی اکبر گلگون کفن کنم
اوراق گل چو بنگرم آمود خاک و خون
نسبت به نعش قاسم خونین بدن کنم
شاخی چو سبز و تازه ز نخلی فتد جدا
[...]
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره بقره » ۱۹- آیات ۳۹ تا ۴۰
در مقامش مر تو را روشن کنم
حق تواند کرد این نه من کنم
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۹۱ - شوق برابری
چند در این لانه، نشیمن کنم
خیزم و پرواز بگلشن کنم