انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷۸ - در مدح عمادالدین فیروز شاه عادل
ای تیغ تو ملک عجم گرفته
انصاف تو جای ستم گرفته
اقبال جناب ترا گزیده
باقی جهان جمله کم گرفته
پشتی شده در نیک و بد جهان را
[...]
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۸
زهی زلف تو خم درخم گرفته
غم عشق تو در عالم گرفته
لبت در بوسه دادن گاه خلوت
طریق عیسی مریم گرفته
سر زلفت چو انگشت محاسب
[...]
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۱ - آگاهی خسرو از مرگ پدر
مژه چون کاس چینی نم گرفته
میان چون موی زنگی خم گرفته
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۷ - رفتن خسرو سوی قصر شیرین به بهانهٔ شکار
زمین از بار آهن خم گرفته
هوا را از روا رو دم گرفته
عطار » الهی نامه » بخش نهم » (۱) حکایت سلطان محمود با پیرزن
عصا در دست و پشتش خم گرفته
چو ابر از گریه چشمش نم گرفته
عطار » اسرارنامه » بخش ششم » بخش ۳ - الحکایه و التمثیل
یکی دریاست زو علم گرفته
همه موجش دل آدم گرفته
عطار » خسرونامه » بخش ۸ - در فضیلت امیرالمؤمنین حسین علیه السلام
بهمّت هر دو عالم کم گرفته
ولی نورش همه عالم گرفته
عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن
کمند عنبرینش خم گرفته
گل صد برگ او شبنم گرفته
عطار » خسرونامه » بخش ۵۹ - آغاز نامۀ گل بخسرو
تویی فارغ ز من عالم گرفته
منم غوّاص دریا دم گرفته
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۸ - سؤال کردن امیرالمؤمنین و امام المتّقین اسداللّه الغالب علی ابن ابی طالب علیه السّلام و جواب دادن نی در اسرارها فرماید
چو صیت اوست در عالم گرفته
نمود ذات او همدم گرفته
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۰ - در خطاب کردن با روح القدس و فضایل آن گفتن و عجز و مسکینی آوردن و تسلیم شدن در همه احوال فرماید
زهی نورت همه عالم گرفته
از آن یک پرتوی آدم گرفته
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید
یکی گنجست در عالم گرفته
از اول صورت آدم گرفته
سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۵۹ - رفتن مهراب در پی جمشید
ز بار دل صنوبر خم گرفته
گل سوری ز ماتم غم گرفته
ز فرش اطلس تن مانده تنها
مبدل کرده اطلس را به خارا
به زاری گفت ای شمع شب افروز
[...]
سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۴
زهی صیت حسن تو عالم گرفته
زبار غمت پشت جان خم گرفته
بپروانه شعله شمع رویت
چو خورشید اطراف عالم گرفته
زانفاس عیسی عشق تو هر دم
[...]
نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲ - این قطعه در تاریخ فوت جلال الدین اکبر پادشاه گفته شده
جهاندار فرمان روا شاه اکبر
که ملک از پدر تا به آدم گرفته
دو عالم جگر تشنه سیراب گشته
نگینی کز انگشت از نم گرفته
ز ایثار زر بس عرق کرده دستش
[...]
غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۲
بتی دارم از اهل دل رم گرفته
به شوخی دل از خویشتن هم گرفته
ز سفاک گفتن چو گل برشکفته
درین شیوه خود را مسلم گرفته
رگ غمزه از نبش مژگان گشوده
[...]