گنجور

 
۱
۲
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۲ - پاسخ دادن ویس موبد را

 

چنان گردد که دادارش بفرمود

چنان چون خواست او را راه بنمود

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۶ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

مرا این راه بد جز دیو ننمود

پشیمانم بر آن کم دیو فرمود

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۸ - آگاه شدن موبد از گنج بردن رامین با ویس

 

یکی هفته سپه را روی ننمود

دو صد دریای اندیشه نپیمود

فخرالدین اسعد گرگانی
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۳۲۱ - کارزار سلم با کوش و حیلت کردن قارن و هزیمت شدن کوش

 

همی سلم یک هفته رنج آزمود

به رزم اندرون نیز سستی نمود

ایرانشان
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۴ - گریختن شیرین از نزد مهین بانو به مداین

 

مهین بانو به رفتن میل ننمود

نه خود رفت و نه کس را نیز فرمود

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۴ - صفت رسیدن خزان و در گذشتن لیلی

 

آراستش آنچنان که فرمود

گل را به گلاب و عنبر‌، آمود

نظامی
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۹ - گفتار در رخصت دادن دایه گلرخ را در عشق هرمز و حیله ساختن

 

گهی زر برگرفت و خاک پیمود

گهی پر کرد حقّه پاک بنمود

عطار
 

سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۲۷ - در بیان آنکه لابد است که شیخ وسیلت گردد و رهبر، و بی‌شیخ ممکن نیست که کس به حق رسد و اگر ممکن بودی حق تعالی پیغامبران و مشایخ را نفرستادی و اگر نادراً کسی بی‌شیخ رسد، آنکه به واسطهٔ شیخ رسد کامل‌تر باشد، و دلیل بر این، شخصی هر روز خدای تعالی را چهل بار می‌دید و از سر مستی حال خود را به خلق می‌گفت. کاملی گفتش که اگر مردی برو ابایزید را یکبار ببین، او به جواب گفت که من خدای بایزید را هر روز چهل بار می‌بینم پیش ابایزید به چه روم ؟ او باز گفت که «اگر مردی یکبار بایزید را ببین» چون ماجرا دراز کشید آن شخص عزم ابایزید کرد. بایزید را معلوم شد. در بیشهٔ مهیب می‌گشت، از بیشه به استقبال آن طالب بیرون آمد. چون آن طالب ابایزید را بدید برنتافت، در حال بمرد. زیرا او خدا را به قدر قوت خود می‌دید. چون از آن قوت و مقام که بایزید می‌دید بر او تجلی کرد برنتافت، د رحال جان بداد. اکنون مقصود از بیشه فکر و علوم بایزید است که اگر از مقام خود بیرون نیامدی صد هزار سال آن طالب به علو و مرتبهٔ او نرسیدی. پس از مقام خود نزول کرد که کلموا الناس علی قدر عقولهم لاعلی قدر عقولکم، تا آن طالب او را تواند دیدن و فهم کردن هم توانست.

 

لایق حال او سخن فرمود

خویش را قدر او بدو بنمود

سلطان ولد
 

حکیم نزاری » مثنوی روز و شب » بخش ۴ - در سبب نظم این مثنوی و گفتگوی شاعر با شب

 

باد را در زمان طلب فرمود

تا بدان بندگی قیام نمود

حکیم نزاری
 

اوحدی » جام جم » بخش ۵۷ - در شرایط دوستی و وفا

 

ایزد «اوفوا بعهد کم» فرمود

آدمی عهد را وفا ننمود

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۸۸ - در آداب مریدی

 

مرشدی کو به عجب راه نمود

نزد عاقل چه او چه عاد و ثمود؟

اوحدی
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب سوم » بخش ۴ - حکایت

 

باز از اسمی که رخ بدو بنمود

نیز ذکرش بدان همی فرمود

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب چهارم » فصل ششم » بخش ۱ - الفصل السادس فی الرزق

 

لطف او چونکه دست بُرد نمود

بندگان را به بندگی فرمود

شیخ محمود شبستری
 

عبید زاکانی » عشاق‌نامه » بخش ۲۳ - آمدن معشوق به خانهٔ عاشق

 

بدین رونق چو گامی چند پیمود

نشاط افزود و عزم باده فرمود

عبید زاکانی
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۲۶

 

هر چه در غیب و در شهادت بود

همه ایثار بندگان فرمود

حسن اسما و هم جمال و صفات

در چنین آینه به ما بنمود

شاه نعمت‌الله ولی
 
 
۱
۲
 
تعداد کل نتایج: ۴۰