رازقی کو بود سزای سپاس
جز که «ذوالقوّة متین» مشناس
قدرتش خلق را دهد روزی
همچو نیک اختری و بدروزی
هست دایم به رزق خلق علیم
وانگهی علم او چو ذات قدیم
خلق و روزی بهمدگر مقرون
کرد اوّل به امر «کن فیکون»
زین سبب در کلام وقت بیان
خلق فرمودو رزق در پی آن
ضامنی کرد نیز بار دگر
به «علی اللّه رزقها» بنگر
نبوَد واجب آن بر او لیکن
خورد سوگند تا شوی ساکن
قسمتی کان نه از ره فرض است
«فو ربّ السماء والارض» است
روزی از کسب اگر شود کم و بیش
علم حق جهل گردد ای بدکیش
هرچه بهره گرفت از آن بنده
روزیش خواند حقّ دارنده
برسد لاجرم به بنده تمام
خواه رزق حلال و خواه حرام
لطف او چونکه دست بُرد نمود
بندگان را به بندگی فرمود
اندر آن دَم که این عنایت کرد
روزی بنده را کفایت کرد
گفت رو امر ما بجای آور
هیچ اندوه رزق خویش مخور
چون ترا کار مات باید کرد
روزی از کسب خود نشاید خورد
تو جناب مرا ملازم شو
روزیت بر من است هرزه مدو
هرکه تقوا گزید در ره دوست
«حیث لایحتسب» خزینۀ اوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.