گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۲

 

همی رخش خوانیم بورابرش است

به خو آتشی و به رنگ آتش است

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۶

 

کنون بر تو بر جای بخشایش است

نه هنگام آورد و آرامش است

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۴

 

فرامرز نشگفت اگر سرکش است

که پولاد را دل پر از آتش است

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۲۱

 

جهان سر به سر گفتی از آتش است

هوا دام آهرمن سرکش است

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۸

 

بر ما شکیبایی و دانش است

ز دانش روانها پر از رامش است

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۲۵

 

همی‌گفت گر زن زغم بیهش است

پرستنده باری چرا خامش است

فردوسی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲ - در ستایش سلطان محمود رحمه الله

 

گه جود چون ابر با بخشش است

گه علم دریای پر دانش است

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲ - در ستایش سلطان محمود رحمه الله

 

درختی کی بیخش همه دانش است

درختی کی شاخش همه رامش است

عیوقی
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۸۳ - داستان سه فرزانه

 

یک آرزو کار تو دل ناخوش است

به جان تو چون آتش سرکش است

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۰۷ - نامه کردن کوش به سوی ضحاک

 

به هنگام کینه یکی آتش است

دلیر و سرافراز و گردنکش است

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۰۷ - نامه کردن کوش به سوی ضحاک

 

اگر کوش تند است و گر سرکش است

مرا در دل این داستان بس خوش است

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۵۹ - آزمودن کامداد، سلکت را

 

که خرسند را زندگانی خوش است

نه خرسند را دل پر از آتش است

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۹۵ - پاسخ نامه ی فریدون از کارم

 

که ناباک و خونریز و گردنکش است

گه خشم ماننده ی آتش است

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۲۲۳ - ساختن شهر کوشان و قرار دادن پیکر کوش در آن

 

که این چهره ی کوش گردنکش است

که هنگام پیگار چون آتش است

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۲۷۵ - آگاهی فریدون از کشته شدن قراطوس

 

که بس ریمن و تند و گردنکش است

به خوی پلنگ و تف آتش است

ایرانشان
 
 
۱
۲
۳
۱۰