فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷ - برون آمدن سلطان از اصفهان و داستان گویندهء کتاب
ندیدم زان نکوتر داستانی
نماند جز به خرّم بوستانی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸ - آغاز داستان ویس و رامین
گروهی مِیْخوران در بوستانی،
گروهی گُلچِنان در گُلسِتانی.
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۴ - رفتن رامین به گوراب و دیدن گل و عاشق شدن بر وى
به دو رخ بوستانی گلستانی
میان گلستان شکر ستانی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۲ - نشاندن رامین پسر خود را به پادشاهى و مجاور شدن به آتشغاه تا روز مرگ
ادیبان را چنین خوش داستانی
بسی خوشتر ز خرم بوستانی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۳ - در انجام کتاب گوید
به فرمانت بگفتم داستانی
ز خوبی چون شکفته بوستانی
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۹ - افسانه گفتن خسرو و شیرین و شاپور و دختران
ملک فرمود تا هر دلستانی
فرو گوید به نوبت داستانی
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۰ - نشستن بهرام روز چهارشنبه در گنبد پیروزه رنگ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم پنجم
دوش دیدن شکفته بستانی
دیدن امروز محنتستانی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۱ - در اثبات ذات و دل گوید
چو طفلی گر ببیند بوستانی
در آنجاگه بود خوش دلستانی
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۶۰
آن روی ترش نگر چو قندستانی
وان چشم خوشش نگر چو هندوستانی
پیش قد او صف زده سروستانی
پیش کف او شکسته هر دستانی
سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۲۰ - راز گفتن جمشید با پدر و مادر
مرا بردند در خوش بوستانی
در او قصری به شکل گلستانی
سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۶۸ - نامه خورشید به جمشید
دو گل بودیم خوش در گلستانی
ندیم ما چو بلبل دوستانی
عبید زاکانی » عشاقنامه » بخش ۲۳ - آمدن معشوق به خانهٔ عاشق
چنین زیبا نگاری دل ستانی
به رعنائی و خوبی داستانی
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۴۵
الا ای سرو ناز بوستانی
به غایت دلفریب و دلستانی
جهان بادت به کام ای سرو آزاد
که تو آرایش این گلستانی
به روی گل بناز ای بلبل مست
[...]
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۶۰ - رفتن زلیخا در روز به بام قصر خویش و از آنجا نظاره بام زندان کردن و بر مفارقت یوسف ناله و زاری برداشتن
چه دولتمند باشد آستانی
که بوسد پای آنسان دلستانی
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵۰ - گل و شبنم
گل و شبنم به هم در بوستانی
خوش افکندند طرح داستانی
میرزاده عشقی » نوروزی نامه » بخش ۲ - مدح (موسم نوروزی و اثرات مصفای آن در عالم، خاصه در استانبول و تعریف منظره زیبای سحرگاهی مدا)
ولی امروز هست، آن روز تاریخی و دستانی
که عالم برکند، این رخت چرکین زمستانی
به جای آن به خود پوشد، حریر سبز بُستانی
به ویژه ای خوشا نوروز و این شهر کهستانی