گنجور

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۳

 

سپهدار چون قارن رزم زن

چو شاپور و نستوه شمشیر زن

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۹

 

تو بی‌کام دل هیچ دم بر مزن

ترا بنده باشد همی مرد و زن

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲

 

مکن هیچ کاری به فرمان زن

که هرگز نبینی زنی رای زن

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۴

 

چو بخشنده شد خسرو رای‌زن

زمانه بگوید به مرد و به زن

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۷

 

به قیدافه گوی ای هشیوار زن

جهاندار و بینادل و رای‌زن

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۰

 

چنین گفت پس آسیابان به زن

که ای زن مرا داستانی بزن

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۴

 

پسند منست امشب این چنگ‌زن

تو این فال بد تا توانی مزن

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۹

 

همی گفت انباز و نشنید زن

که هم نیک‌پی بود و هم رای‌زن

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۱۵

 

چو بشنید چوبینه گفتار زن

که با او همی‌گفت چوگان مزن

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۳۴

 

بدو گفت بهرام کای پاک زن

مرا اندرین داستانی بزن

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۵۱

 

وزان پس جوان و خردمند زن

به آرام بنشست با رای زن

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۵۲

 

سلیح برادر به پوشید زن

نشست از بر باره گام زن

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۵۵

 

یلان سینه با گردیه گفت زن

به گیتی تو را دیده‌ام رای زن

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۵۶

 

که چونین سخن نیست جز کار زن

به ویژه زنی کو بود رای زن

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۵۷

 

دوات و قلم خواست ناباک زن

ز هرگونه انداخت با رای زن

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۹

 

بدو گفت پیروزگر باش زن

همیشه شکیبا دل ورای زن

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۱۰

 

یلان سینه گفت ای گرانمایه زن

تو درانجمن رای شاهان مزن

فردوسی
 
 
۱
۲
۳
۷