سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۱ - باز نمودن راز خود، فرامرز و بانو گشسب با رستم زال و جنگ کردن ایشان
گل سرختان سخت پژمرده است
مگر از کسیتان دل آزرده است؟
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۲۳ - اندر تضرّع و عجز
بی تو خود کارها همه کردهاست
با تو کرّهٔ نه پرورده است
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۳ - اندر رزق گوید
غم جان خور که آنِ نان خورده است
تا لب گور گرده بر گرده است
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸ - ستایش اتابک اعظم شمسالدین ابوجعفر محمدبن ایلدگز
دو عالم را بدین یک جان سپردهست
چو جانش هست نتوان گفت مردهست
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸ - ستایش اتابک اعظم شمسالدین ابوجعفر محمدبن ایلدگز
ز گنجه فتح خوزستان که کردهست؟
ز عمان تا به اصفاهان که خوردهاست؟
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۰ - در مدح شاه مظفرالدین قزل ارسلان
ز بیم وی که جور از دور برده است
چو برق ار فتنهای زاده است مرده است
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۷ - آمدن سلیم عامری خال مجنون به دیدن او
از بیخورشی تنم فسرده است
نیروی خورندگیش مرده است
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۵ - وفات مجنون بر روضه لیلی
آگاه نه زانکه شاه مُرده است
بادش کمر و کلاه برده است
عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۵ - در کشف اسرار حق عزو جل
ز بهر جان مرین خرقه که کرده است
کسی ره سوی این پرده نبرده است
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۳ - در حقیقت سرّ منصور و دریافتن اعیان گوید
خوشا آنکس که پیش از مرگ مرده است
حقیقت گوی او از پیش برده است
عطار » مظهر » بخش ۷ - در اشاره بتألیفات خود و عدد ابیات آنها فرماید
هر آنکس را که ایمان نیست مرده است
به آخر خویش با شیطان سپرده است
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۹ - در آگاهی دل در اسرارو از تقلید دور شدن فرماید
دلم تا راه در سوی تو برده است
تنم زنده است و در کوی تو مرده است
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵ - اشاره به کتابهای منظوم شیخ
جوهر الذّاتم سخن بی پرده است
همچو اشتر نامه مستی کرده است
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۳ - در نکوهش مفتی میفرماید
گوی زر را دزد از من برده است
خاطر من زین سبب افسرده است
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۱ - موعظه در مذمت توجه نمودن به دنیا و نقصان آن و صحبت مردان حق و فایدهٔ آن
چوب رز می از کسی آورده است
کو بخود پیچیده مستی کرده است
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۲ - حکایت در تمثیل حال نادانان، که بخود گمان دانائی برند، و از حقیقت حال دانایان بیخبرند و طریقۀ دانایان از نادان شمرند
ور ندارد هیچ از اینها مرده است
ور بود مرده چو یخ افسرده است
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۵ - در پند پدر فرزند را
هر که استادی ندارد مرده است
او به گور تن چو یخ افسرده است
عطار » مصیبت نامه » بخش سی و هشتم » بخش ۹ - الحكایة و التمثیل
کو چو من خلقی برون آورده است
بر سر جمله مسلط کرده است
عطار » وصلت نامه » بخش ۲۴ - المکاتب و الرموز در رفتن سلطان محمود به سومنات و فتح کردن او
پیش چشمش هشت جنت مرده است
هفت دوزخ همچو یخ افسرده است