گنجور

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶

 

پوپک دیدم به حوالی سرخس

بانگک بر برده به ابر اندرا

چادرکی دیدم رنگین برو

رنگ بسی گونه بر آن چادرا

ای پرغونه و باژگونه جهان

[...]

رودکی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۲

 

به پرسش که چون آمدی ایدرا

نیایی بدین بزمگاه اندرا

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۲

 

چو آمد به نزدیک شهر اندرا

بپوشید بر خفته بر چادرا

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۳

 

نگر تا که بینی بکاخ اندرا

ببند و کشانش بیار ایدرا

فردوسی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۳۳ - ما رَأَیْتُ شَیْئاً إِلّا وَ رَأَیْتُ اللهَ فیهِ

 

تا به نیکی بدل کنی بد را

واندر آن عالم افکنی خود را

سنایی
 

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۲ - وقتی انوری را درد پایی عارض گشته و ناصرالدین طاهر به عیادت وی رفته در شکر آن و عذرخواهی این قطعه گفته است

 

این فلک پیش طالع نیکت

کرده بردار اختر بد را

فتح باب کفت به بار آرد

قلب دیماه شاخ بسد را

مستعد قبول نطق کند

[...]

انوری
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۸ - حکایت کردن شاپور از شیرین و شبدیز

 

فسونگر کرده بر خود چشم خود را

زبان بسته به افسون، چشمِ بد را

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۵ - به هم رسیدن خسرو و شیرین در شکارگاه

 

به آیین‌تر بپرسیدند خود را

فرو گفتند لَختی نیک و بد را

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۹ - بزم‌آرائی خسرو

 

طلب فرمود کردن باربد را

و زو درمان طلب شد درد خود را

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۵ - شنیدن خسرو از اوصاف شِکر خانمِ اسپهانی (اصفهانی)

 

به چشم دشمنان بین حرف خود را

بدین حرفت شناسی نیک و بد را

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۹ - پشیمان شدن شیرین از رفتن خسرو

 

جز او کافزون شمرد از زهره خود را

ندادی یاریی کس باربد را

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۱ - صفت شیرویه و انجام کار خسرو

 

کسی بر ناربن نارد لگد را

که تاج سر کند فرزند خود را

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۳ - جان دادن شیرین در دخمه خسرو

 

قلم ز انگشت رفته باربد را

بریده چون قلم انگشت خود را

نظامی
 
 
۱
۲
۳
۶