گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۴

 

تواند کسی این سخن بازداشت

چنان کاو گذارد بباید گذاشت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۳

 

زمانه نبشته دگرگونه داشت

چنان کاو گذارد بباید گذاشت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۴

 

سه دیگر که یک دل پر از مهر داشت

ببایست زو هر بد اندر گذاشت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۴

 

گران بود اندر شکم بچه داشت

همی از گرانی به سختی گذاشت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۲۰

 

بیاراست کشتی به چیزی که داشت

ز باد هوا بادبان برگذاشت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و شغاد » بخش ۶

 

فرامرز چون سوک رستم بداشت

سپه را همه سوی هامون گذاشت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۷

 

ازان مرز کس را به مردم نداشت

ز ناهید مغفر همی برگذاشت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۸

 

جهان را چه مایه به سختی بداشت

جهان آفرین زو همه درگذاشت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۸

 

پرستنده چون تو فریدون نداشت

که گیتی سراسر به شاهی گذاشت

فردوسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۹ - هنرها نمودن گرشاسب پیش ضحاک

 

به خاری سپر شش به هم بربداشت

بزد تیر و بیرون ز هر شش گذاشت

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۵۵ - صفت جزیره اسکونه

 

یکی زو همه نعره و خنده داشت

یکی گریه زاندازه اندر گذاشت

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۹

 

چو از بهرم آن کاو شد آباد داشت

به دیگر کس آباد باید گذاشت

اسدی توسی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵ - گفتار اندر گرفتن سلطان شهر اصفهان را

 

پس آنگه رنج خویش از شهر برداشت

برفت و شهر بی‌آشوب بگذاشت

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۹ - نامه نوشتن رامین به مادر و آگاه شدن موبد

 

دل از شاهی و شهر خویش برداشت

بیابان بر گزید و کاخ بگذاشت

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۴ - آمدن رامین به دز اشکفت دیوان پیش ویس

 

سبک دایه برفت و تیر برداشت

ز شادی تیره شب را روز پنداشت

فخرالدین اسعد گرگانی
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۱۰ - رزم فرامرز با مهارک هندی

 

به غارت هر آن چیز هر کس که داشت

فرامرز یکسر به ایشان گذاشت

سرایندهٔ فرامرزنامه
 
 
۱
۲
۳
۱۰