سکندر چو کرد اندر ایران نگاه
بدانست کو را شد آن تاج و گاه
همی راه و بیراه لشکر کشید
سوی کید هندی سپه برکشید
به جایی که آمد سکندر فراز
در شارستانها گشادند باز
ازان مرز کس را به مردم نداشت
ز ناهید مغفر همی برگذاشت
چو آمد بران شارستان بزرگ
که میلاد خواندیش کید سترگ
بران مرز لشکر فرود آورید
همه بوم ایشان سپه گسترید
نویسندهٔ نامه را خواندند
به پیش سکندرش بنشاندند
یکی نامه بنوشت نزدیک کید
چو شیری که ارغنده گردد به صید
ز اسکندر راد پیروزگر
خداوند شمشیر و تاج و کمر
سر نامه بود آفرین از نخست
بدانکس که دل را به دانش بشست
ز کار آن گزیند که بیرنجتر
چو خواهد که بردارد از گنج بر
گراینده باشد به یزدان پاک
بدو دارد امید و زو ترس و باک
بداند که ما تخت را مایهایم
جهاندار پیروز را سایهایم
نوشتم یکی نامه نزدیک تو
که روشن کند جان تاریک تو
همآنگه که بر تو بخواند دبیر
منه پیش و این را سگالش مگیر
اگر شب رسد روشنی را مپای
هماندر زمان سوی فرمان گرای
وگر بگذری زین سخن نگذرم
سر و تاج و تختت به پی بسپرم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: سکندر به ایران نگاه کرد و متوجه شد که چه کسی صاحب تاج و مقام است. او لشکری را به سمت هندوستان فرستاد و در سرزمینهای بزرگ و آباد فرود آورد. در آنجا، نامهای به کید نوشت، به گونهای که مانند یک شیر آماده برای شکار میماند. سکندر خود را پیروز و صاحب قدرت میدانست و با نوشتن نامه به کید، خواستار تسلیم او شد. در نامه تأکید کرد که کسانی که به علم و دانش ایمان دارند، میتوانند انتخابهای بهتری داشته باشند. سکندر امید و ترس را از یزدان پاک میدانست و به کید گفته بود که اگر در زمان مناسب به او پاسخ ندهد، قدرت و سلطنتش را از دست خواهد داد.
هوش مصنوعی: سکندر وقتی به ایران نگاه کرد، متوجه شد که آن تاج و مقام برای چه کسی است.
هوش مصنوعی: لشکری به راه افتاد و به سمت فریب هندی حرکت کرد و نیروهایش را به نمایش گذاشت.
هوش مصنوعی: سکندر وقتی به شهری رسید، در آنجا دروازهها را گشودند و به او خوشامد گفتند.
هوش مصنوعی: از آنجا کسی به مردم علاقهای نداشت، حتی ناهید هم از آنجا دوری گزید.
هوش مصنوعی: زمانی که به شهری بزرگ و پرجمعیت رسید که آن را به نام میلاد میشناسند، نقشهای بزرگ و حیلهای عظیم در آنجا به راه انداخته شده بود.
هوش مصنوعی: لشکر را بر سر مرزها بیاورید و به همه نقاط سرزمین آنها سپاه خود را مستقر کنید.
هوش مصنوعی: نامهنویس را خواندند و او را به حضور سکندر آوردند و نشاندند.
هوش مصنوعی: یک نفر نامهای نوشت نزدیک کسی، مانند شیری که وقتی به شکار میرود، به رنگ ارغوانی درمیآید.
هوش مصنوعی: از اسکندر، دلیر و پیروزمند، خداوند شمشیر و تاج و کمربند عطا کرده است.
هوش مصنوعی: در ابتدا، سرودهای را به احتیاط و بینظیر ذکر کردهاند که به فردی اشاره دارد که قلب را با دانش پاک و روشن میسازد.
هوش مصنوعی: انسان باید کارهایی را انتخاب کند که بدون زحمت و دردسر باشد، همانطور که اگر بخواهد از گنجی بهرهبرداری کند، باید آسانترین راه را برگزینید.
هوش مصنوعی: کسی که به خداوند بزرگ و پاک روی آورده است، به او امید دارد و از او ترس و نگرانی دارد.
هوش مصنوعی: بداند که ما زمینهساز قدرت و پیروزی پادشاه هستیم و به نوعی سایهای برای او محسوب میشویم.
هوش مصنوعی: نامهای نوشتم و به تو نزدیک کردم تا جان تاریکت را روشن کند.
هوش مصنوعی: به محض اینکه دبیر شروع به خواندن بر تو کند، پیش از اینکه این را نادیده بگیری، خوب به آن توجه کن.
هوش مصنوعی: اگر شب فرا برسد، به روشنی نپرداز و در زمان مناسب به فرمانی که دارید توجه کن.
هوش مصنوعی: اگر از این حرف عبور کنی، من هم از تو نمیگذرم و تمام قدرت و مقام تو را به پای کسی دیگر میسپارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.