گنجور

 
۱
۲
۳
۱۰
 

خواجه عبدالله انصاری » طبقات الصوفیه - امالی پیر هرات » بخش ۱۵۳ - و من طبقة الخامسة ایضاً ابوعمر و بن نجید

 

دنف یذوب بدائه

والموت دون بلائه

ان عاش عاش منغضاً

او مات مات بدائه

۲ بیت
خواجه عبدالله انصاری
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۳ - آگاهى یافتن دایه از کار ویس و رفتن به مرو

 

چو ویس خسته دل را دید دایه

ز شادی گشت جانش نیک مایه

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۳ - آگاهى یافتن دایه از کار ویس و رفتن به مرو

 

دگر باره زبان بگشاد دایه

که بود اند سخن بسیار مایه

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۴ - اندر بستن دایه مر شاه موبد را بر ویس

 

بدو گفت ای چراغ و چشم دایه

نبینم با تو از داد ایچ مایه

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس

 

بخنده گفت جادو کیش دایه

تو هستی در سخن بسیار مایه

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۷ - اندر باز آمدن دایه به نزدیک رامین به باغ

 

به جای و عده گه شد باز دایه

نشستند او و رامین زیر سایه

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۷ - اندر باز آمدن دایه به نزدیک رامین به باغ

 

دگر باره زبان بگشاد دایه

که چون دریا ز گوهر داشت مایه

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۸ - دیدن ویس رامین را و عاشق شدن بر او

 

نبود آگه ز کار ویس دایه

که او جان را ز نیکی داد مایه

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۸ - دیدن ویس رامین را و عاشق شدن بر او

 

زمین را بوسه داد او پیش دایه

بدو گفت ای به دانش نیک مایه

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۹ - رفتن دایه بار دیگر به پیش ویس و حال گفتن

 

بدو گفت ای نیاز جان دایه

بجز تندی نداری هیچ مایه

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۰ - رسیدن ویس و رامین به هم

 

ز دو کس یافتم این زشت مایه

یکی از بخت بد دیگر ز دایه

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۱ - آگاه شدن شاه موبد از کار ویس و رامین

 

زبان بگشاد بر دشمان دایه

همی‌گفت ای پلید خوار مایه

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۷ - سرزنش کردن موبد ویس را

 

جوابش داد رنگ‌آمیز دایه

نیفتاده‌ست کار خوار مایه

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۰ - نصیحت کردن به‌گوى رامین را

 

همالان تو جویان جاه و پایه

تو سال و ماه جویان ویس و دایه

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۰ - نامه نوشتن ویس به رامین و دیدار خواستن

 

ندانم کز تو نالم یا ز دایه

که رنجم زین دوان بُرده‌ست مایه

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۳ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

تو طراری و پر دستان به دایه

توی جادو توی بسیار مایه

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۳ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

نبودم نزد کس من خوار مایه

چرا گشتم به نزد تو کدایه

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 
 
۱
۲
۳
۱۰
 
تعداد کل نتایج: ۱۸۲