گنجور

 
۱
۲
۳
۴
 

فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۱۰

 

کنون شاه ما را گرامی کند

بدین خواهش امروز نامی کند

۱ بیت
فردوسی
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۳۳ - دل باختن آتبین به فرارنگ

 

به یک دخترم شه گرامی کند

مرا بنده ی خویش و نامی کند

۱ بیت
ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۳۸ - خواستگاری آتبین دختر طیهور را

 

مرا شاه والا چو نامی کند

به پیوند خویشم گرامی کند

۱ بیت
ایرانشان
 

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۷

 

جان وصال تو تقاضا می‌کند

کز جهانش بی‌تو سودا می‌کند

بالله ار در کافری باشد روا

آنچه هجران تو با ما می‌کند

در بهای بوسه‌ای از من لبت

[...]

۱۰ بیت
انوری
 

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » شکوائیه » شمارهٔ ۲۵

 

آنچه موی از جور با ما می کند

راست خواهی سخت رسوا می کند

چیست مقصودش که پیش از وقت خویش

از شب من صبح پیدا می کند

زرگر ایام در بازار عمر

[...]

۱۰ بیت
مجیرالدین بیلقانی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۸ - تعلیم خضر در گفتن داستان

 

که این نامه را نغز و نامی کند

گرامی کُنَش را گرامی کند

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۴۰ - رفتن اسکندر به هندوستان

 

در این کشورت شاه نامی کند

به پیوند خویشت گرامی کند

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۴۵ - مهمانی کردن خاقان چین اسکندر را

 

سرش را به افسر گرامی کند

بدین سر بزرگیش نامی کند

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۶۲ - باز آمدن اسکندر به روم

 

چو تازی فرس بدلگامی کند

خر مصریان را گرامی کند

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۳۳ - جهانگردی اسکندر با دعوی پیغمبری

 

طریق پرستش رها می‌کند

پرستندگان را جفا می‌کند

۱ بیت
نظامی
 

عطار » منطق‌الطیر » حکایت صعوه » حکایت یعقوب و فراق یوسف

 

عقل را زین کار سودا می‌کند

عشق بازی بین که با ما می‌کند

۱ بیت
عطار
 

عطار » بی‌سرنامه » بخش ۴

 

عقل او در گفت سودا می‌کند

عشق هر دم خود به یغما می‌کند

۱ بیت
عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۲۳ - مطلب در اسرار توحید و رموز عشق

 

عقل از این گفتن چه سودا می‌کند

عشق هر دم خانه یغما می‌کند

۱ بیت
عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۲ - حكایت شهباز و صیاد

 

خواست تا آنجایگه دامی کند

تا ابد آن جایگه نامی کند

۱ بیت
عطار
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۵۲ - وله ایضا

 

از رضی الملک الحق شرمساری حاصلست

بس که اندر حقّ من لطف و کرم‌ها می‌کند

لیک تا فصل خزان آغاز دم سردی نهاد

گوییا کآن دم سرایت با تن ما می‌کند

در خوی خجلت غرق گردد سراپایم همی

[...]

۴ بیت
کمال‌الدین اسماعیل
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۰۰

 

آنچ گل سرخ قبا می‌کند

دانم من کان ز کجا می‌کند

بید پیاده که کشیدست صف

آنچ گذشتست قضا می‌کند

سوسن با تیغ و سمن با سپر

[...]

۱۳ بیت
مولانا
 

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۱

 

میل بین کان سروبالا می‌کند

سرو بین کاهنگ صحرا می‌کند

میل از این خوشتر نداند کرد سرو

ناخوش آن میلست کز ما می‌کند

حاجت صحرا نبود آیینه هست

[...]

۱۰ بیت
سعدی
 
 
۱
۲
۳
۴
 
تعداد کل نتایج: ۷۲