از رضی الملک الحق شرمساری حاصلست
بس که اندر حقّ من لطف و کرمها میکند
لیک تا فصل خزان آغاز دم سردی نهاد
گوییا کآن دم سرایت با تن ما میکند
در خوی خجلت غرق گردد سراپایم همی
کز تو خادمزاده رسم خود تقاضا میکند
گرچه اندر خدمت تو این سخن جزوی بود
گر تو دستوری دهی بگذارمش تا میکند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساس شرمساری و خجالت خود در برابر لطفها و کرمهای رضی الملک صحبت میکند. او میگوید که با آغاز فصل خزان، احساس سردی و شرم در وجودش افزایش یافته و به طور خاص از خجالت به خود میپیچد. با این حال، از رضی الملک درخواست میکند که به او دستور دهد تا بتواند خدمات بیشتری ارائه دهد و از او قدردانی کند، حتی اگر این درخواست جزئی باشد.
هوش مصنوعی: احساس خجالت و شرم دارم از اینکه آنقدر دربارهام محبت و نیکی میشود.
هوش مصنوعی: اما وقتی فصل پاییز شروع شد و سرمای آن به جان ما نفوذ کرد، گویی لحظهای که این سرما بر ما تأثیر میگذارد، با بدن ما ارتباط برقرار میکند.
هوش مصنوعی: من به خاطر خجالت در خود غرق شدهام و به همین دلیل از تو که فرزند یک خدمتکار هستی، درخواست میکنم که رسمی را که از تو میخواهم، برایم رعایت کنی.
هوش مصنوعی: با اینکه این صحبت در خدمت تو ناچیز است، اگر تو فرمان دهی، آن را کنار میگذارم تا کار کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آفتابی از شکاف ابر ایما میکند
عاشقان را در هوا چون ذره رسوا میکند
باز در زیر نقاب فستقی رخسار گل
مینماید بلبلان را مست و شیدا میکند
لعل او با من به لطف و خنده میگوید سخن
[...]
دلبر سرمست ما عزمی به دریا میکند
منع نتوان کردنش چون میل مأوا میکند
چشم ما پر آب کرده خوش نشسته در نظر
این عنایت بین که او با دیدهٔ ما میکند
آفتاب حسن او هرجا که بنماید جمال
[...]
صانع بیچون که این عالم هویدا میکند
این همه قدرت ز صنع خویش پیدا میکند
چون درست مهر پنهان میکند
دامن گردون پر از لؤلؤ لالا میکند
در شب تاریک بهر روشنایی در سپهر
[...]
گوهر اشکم که راز دل هویدا میکند
ز آن نشد پنهان که بازش دیده پیدا میکند
اشک اگر بیوجه ریزد آبروی ما رواست
چون به رو میآید آخر آنچه با ما میکند
نافه گر برد از خطت عطری به صد خون جگر
[...]
زان پری ما را دل دیوانه رسوا میکند
این چه رسوایی است این دیوانه با ما میکند
ای که میگویی ز افغان چند غوغا میکنی
من خموشم عشق او در سینه غوغا میکند
یار پروای شهیدان محبت کی کند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.