گنجور

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۸ - در شکایت حسودان و منکران

 

سحری که چنین حلال باشد

منکر شدنش وبال باشد

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۹ - آگاهی مجنون از شوهر کردن لیلی

 

گر بی‌تو هزار سال باشد

بر خوردن از او محال باشد

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۹ - آگاهی مجنون از شوهر کردن لیلی

 

آنرا که چنان جمال باشد

خون همه کس حلال باشد

نظامی
 

عطار » اسرارنامه » بخش چهارم » بخش ۱ - المقالة الرابعه

 

دمی آنجایگه صد سال باشد

ز استقبال و ماضی حال باشد

عطار
 

عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۱۵ - در بیان خرقه ارادت فرماید

 

ز دست هر که نیکو حال باشد

عدوی نفس و جاه و مال باشد

عطار
 

عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۲۰ - در تحقیق مقامات اهل سلوک

 

برون زین او نه صاحب حال باشد

بود کز جملهٔ ابدال باشد

عطار
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۵

 

تا با منت این ملال باشد

کی با منت اتّصال باشد

هر چند که صحبتِ گدایی

با پادشهی محال باشد

نتوان دانست هم بکوشم

[...]

حکیم نزاری
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۸۷

 

خطی که قرین حال باشد

شک نیست که بی مثال باشد

سروی که به قامت تو ماند

در قامت اعتدال باشد

آندم که تو شرح حال گویی

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۸۸

 

گر مه چو تو با جمال باشد

خورشید کم از هلال باشد

بر روی زمین نظیر رویت

در آینه هم خیال باشد

ما را که به دیدنت هلاکیم

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۴۰ - تمثیل در بیان ماهیت صورت و معنی

 

عمل کان از سر احوال باشد

بسی بهتر ز علم قال باشد

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۲۷ - در تحقیق عیسی و دجال

 

چو جان نادان بود دجال باشد

چو دانا گشت عیسی حال باشد

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۲۷ - در تحقیق عیسی و دجال

 

مبادا کز پیش دجال باشد

که در مانی که او نیکال باشد

شیخ محمود شبستری
 

جلال عضد » دیوان اشعار » غزلیّات » شمارهٔ ۸۳

 

خطّی که قرین خال باشد

شک نیست که بی مثال باشد

سروی که به قامت تو ماند

در غایت اعتدال باشد

آن دم که تو شرح حال گویی

[...]

جلال عضد
 

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۵۲۰

 

مهر قیامتی را هرگز زوال باشد

هی هی نعوذ بالله این خود چه قال باشد

دوشم خیال رویت پرسید و گفت چونی

گفتم که خستگان را دانی چه حال باشد

گفتم که در رکابت فتراک صید گردم

[...]

کمال خجندی
 

ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۸

 

مهر تو تا قیامت، چون بی زوال باشد

من ترک شاهد و می، گویم محال باشد

از روی کار مطرب، خوش پرده برگرفته

تو مست و بنده سرخوش، دانی چه حال باشد

اندیشهٔ میانت کردیم و عیب نبود

[...]

ناصر بخارایی
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۴

 

گفتم به خواب بینم گفتا خیال باشد

گفتم رسم به وصلت گفتا محال باشد

گفتم که در خرابات خواهم که بار یابم

گفتا اگر درآئی آنجا مجال باشد

سرچشمهٔ حیاتست ، ما خضر وقت خویشیم

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 
 
۱
۲