گنجور

 
امیرخسرو دهلوی

خطی که قرین حال باشد

شک نیست که بی مثال باشد

سروی که به قامت تو ماند

در قامت اعتدال باشد

آندم که تو شرح حال گویی

دانی که مرا چه حال باشد؟

افسوس بود که چون تویی را

با همچو منی وصال باشد

آن را که به یاد تست مشغول

از هر دو جهان ملال باشد

هرگز نکنم خیال خوابی

تا در سرم آن خیال باشد

دیگر نکند نشاط و پرواز

مرغی که شکسته بال باشد

گویند که بنده می نوازی

خسرو به صف نعال باشد

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
حکیم نزاری

تا با منت این ملال باشد

کی با منت اتّصال باشد

هر چند که صحبتِ گدایی

با پادشهی محال باشد

نتوان دانست هم بکوشم

[...]

امیرخسرو دهلوی

گر مه چو تو با جمال باشد

خورشید کم از هلال باشد

بر روی زمین نظیر رویت

در آینه هم خیال باشد

ما را که به دیدنت هلاکیم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از امیرخسرو دهلوی
جلال عضد

خطّی که قرین خال باشد

شک نیست که بی مثال باشد

سروی که به قامت تو ماند

در غایت اعتدال باشد

آن دم که تو شرح حال گویی

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه