گنجور

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۱ - پاسخ نامه گرشاسب از فریدون

 

همی هر سوی آذین دیبا زدند

ز شادی ثری بر ثریا زدند

اسدی توسی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۸۱

 

خیمه نوروز بر صحرا زدند

چار طاق لعل بر خارا زدند

لاله را بنگر که گویی عرشیان

کرسی از یاقوت بر مینا زدند

کارداران بهار از روز گل

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴۴ - صفت زنان مطربهٔ هندی

 

رقص کنان چون بزمین پا زدند

در حق ناهید لگدها زدند

امیرخسرو دهلوی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۱

 

خیمه ی نوروز بر صحرا زدند

چار طاق لعل بر خضرا زدند

لاله را بنگر که گوئی عرشیان

کرسی از یاقوت بر مینا زدند

کارداران بهار از زرد گل

[...]

خواجوی کرمانی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » ترکیب‌بندها » شمارهٔ ۱ : باز این چه شورش است که در خلق عالم است

 

بر خوانِ غم چو عالمیان را صلا زدند

اول صلا به سلسلهٔ انبیا زدند

نوبت به اولیا چو رسید، آسمان تپید

زان ضربتی که بر سر شیر خدا زدند

آن در که جبرئیلِ امین بود خادمش-

[...]

محتشم کاشانی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » ترکیب‌بندها » شمارهٔ ۷ - ترکیب بند در مدح امام ثامن ضامن علی بن موسی‌الرضا علیه التحیة والثناء

 

گرچه گردون را به بالا خرگه والا زدند

خرگه قدر تو را بالاتر از بالا زدند

جلوگاهت عرش اعلا بود از آن بارگاه

در جوار بارگاه تخت او ادنی زدند

در امامت هشتمین نوبت که مخصوص تو بود

[...]

محتشم کاشانی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۷۹

 

رازداران کز ادب راه لب گویا زدند

مهر بر بال پری از پنبهٔ مینا زدند

زین چمن یک گل سر و برگ خودآرایی نداشت

هرکجا رنگی عیان شد برپر عنقا زدند

پیش از ایجاد هوس مستان خلوتگاه راز

[...]

بیدل دهلوی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » ترکیب ۱۱۴بندی عاشورایی » بند ۹۳

 

اسلام خلق را به ریا خود صلا زدند

وآتش به دودمان رسول خدا زدند

صفایی جندقی
 

وفایی مهابادی » دیوان فارسی » مسمطات » شمارهٔ ۳

 

دوش اندر میکده چون و چه زیبا زدند

گردش از جاروب زلف و طره ی حورا زدند

ساقیان دست طرب در گردن مینا زدند

خاک آدم را نم از سرچشمه ی صهبا زدند

وفایی مهابادی