گنجور

 
امیرخسرو دهلوی

خیمه نوروز بر صحرا زدند

چار طاق لعل بر خارا زدند

لاله را بنگر که گویی عرشیان

کرسی از یاقوت بر مینا زدند

کارداران بهار از روز گل

زال زر بر روضه خضرا زدند

از حرم طارم نشینان چمن

خرگه گلریز بر صحرا زدند

گوشه های باغ ز آب چشم ابر

خنده ها بر چشمهای ما زدند

در هوای مجلس جمشید عهد

غلغل اندر طارم اعلا زدند

باد نوروزش همایون، کاین ندا

قدسیان در عالم بالا زدند

مطربان طبع خسرو گاه نطق

طعنه ها بر بلبل گویا زدند