گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳۳

 

بدو گفت کای مرد بیداردل

یکی تیز گردان بدین کار دل

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۲۱

 

بباید تنی چند بیداردل

که بندند با ما بدین کار دل

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۱۵

 

بترسید پس مرد بیدار دل

کجا بسته بود اندران کار دل

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۲

 

به کاخ اندر آمد پر آزار دل

ابا کاردانان هشیاردل

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۲

 

بدو گفت کای پور هشیاردل

یکی تیز گردان بدین کار دل

فردوسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۳۲ - پاسخ گرشاسب به نزد بهو

 

چنین گفت کای گرد بیدار دل

بگفتِ بهو خیره مسپار دل

اسدی توسی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۳ - در مدح علی بن احمد

 

از من بآزمون چو طلب کرد یار دل

از جان شدم بخدمت و بردم نثار دل

دیدم بزیر حلقه زلفین آن نگار

در بند عاشقی چو دلم صد هزار دل

فرمانگذار دلبر و طاعت نمای من

[...]

سوزنی سمرقندی
 

ادیب صابر » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱

 

خرم به روی عشق شود روزگار دل

سودای عشق یار همه روز کار دل

جز روی نیکوان نبود اختیار چشم

جز عشق دلبران نبود اختیار دل

دل را به داغ عشق ملامت مکن که هست

[...]

ادیب صابر
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۹ - درضمانت بهشت مر کاتب کتاب را و اسرار او فرماید

 

این کتابم دفتر اسرار دل

این کتابم نقطهٔ پرگار دل

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم

 

تو پس پرده منم خونخوار دل

این چنین گشتم چنان از کاردل

عطار
 

سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰

 

عمرها در سینه پنهان داشتیم اسرار دل

نقطهٔ سر عاقبت بیرون شد از پرگار دل

گر مسلمانی رفیقا دیر و زنارت کجاست

شهوت آتشگاه جان است و هوا زنار دل

آخر ای آیینه جوهر، دیده‌ای بر خود گمار

[...]

سعدی
 

همام تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۴

 

ما می‌رویم داده تو را یادگار دل

نازک بود حکایت دل زینهار دل

خوش دار هفته‌ای دل ما را که سال‌ها

پرورده است مهر تو را در کنار دل

ترسم که در حساب نیارد دل مرا

[...]

همام تبریزی
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۷۶۵

 

ای دیده را به دیدنِ رویت قرارِ دل

گه در میانِ جانی و گه در کنارِ دل

دل را چه حّدِ آن که به جانی سخن کند

در جست وجویِ وصلِ تو شد جان نثارِ دل

بی رونق از دل است همه کار و بارِ من

[...]

حکیم نزاری
 

حسینی » کنز الرموز » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم

 

ای پر از غوغای تو بازار دل

حیرت و سوداست با تو کاردل

امیر حسینی هروی
 
 
۱
۲