صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۱۳ - در تنزل روح از مقام تجرد به عالم صورت و مجملی از معنی حدیث نورانیت
ای دل از عشق قوی دم، دم مزن
قطره ای خوردی تو از یم دم مزن
این حدیث منقلب را کور کن
شیر را برعکس، صید گور کن
مهر تابان را حقیر ذره بین
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۱۴ - و له فی مقام الوحدانیه المطلقه
کهنگی در عشق نبود ای ولد
کین صفات کثرت است و او احد
کهنه و نو نیست در بازار او
کهنه ها را نو کند دیدار او
گرچه عالم پر از این آوازه است
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۱۵ - در بیان سواری آن یکه تاز عرصه وحدت و میدان دار میدان هویت و رُفرُف سوار معراج ولایت و تعریف ذوالجناح آن جناب فرماید
چونکه زینب(س)در سرادق بازگشت
سوی میدان، شاه میدان تازگشت
ذوالجناح عشق آتش خوی شد
بیزبان، اِنّی اناﷲ گوی شد
بیزبان حاشا که اندر کوی حق
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۱۶ - در رسیدن جذبه عشق و اجتذاب روح سالک عارف از مقام سلوک به عالم جذب فرماید
باز باد جذبه میجنباندم
گر روم بپذیر، کو میخواندم
عون گرداننده با گردنده شد
گردش و دل هر دو ازجا کنده شد
زین پریشان گفتها در حیرتم
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۱۷ - خطاب به پیر طریقت و تمجید ذات آن حضرت
ای علی رحمت ای شاه ملیک
ای عری ذات تو از شبه و شریک
ای تو گنج و جمله اسماء چون طلسم
ای تو جانِ جان و مافیها چو جسم
ذات تو پاینده و ربانی است
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۱۸ - درخطاب به ولی حضرت معبود و سلطان وجود و مالک غیب و شهود، حضرت مهدی موعود علیه صلوات والسلام من ﷲ الودود و طلب استعانت از آن شاه ذوالجود نمودن و (من ﷲ التوفیق)
ای امام حی قائم، شاه دین
خالق جان، قطب امکان، ماه دین
ای به فیض دم به دم خلاّق خلق
همّت شیرازة اوراق خلق
ای وجودت علّت ایجاد جان
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۱۹ - در طلب یاری نمودن آن سید بشر در میدان و شهادت حضرت ولی اکبر اعنی علی اصغر والاعانه من خالق القضا و القدر
چونکه بحر لایزالی کرد موج
کار عشق لاابالی یافت اوج
شاه عشق آن مالکالملکِ فقط
کرد در میدان قیام اندر وسط
در رکابش انبیاء حاضر همه
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۲۰ - در بیان اتصال روح سالک به حقیقت وجود درضمن آمدن حبیب ابن مظاهر و مسلم بن عوسجه از کوفه به کربلا به یاری آن دریای رحمت و جود
چونکه بار افکند شاه کربلا
بهر جانبازی در آن دشت بلا
نار جذبش در زمان شد مشتعل
آن حبیب بن مظاهر را به دل
سوی شهر کوفه وقتی مردِ راه
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۲۱ - در بیان اتمام حجت نمودن آن مولای بشر بنمودنِ آیت ﷲ اکبر بر نمرود سیرتان ابتر و تمامی شهادت جناب علی اصغر
بانگ زد کای ساقی بزم الست
شیرخوار از کودکی شد می پرست
شیرخوار عشق از امداد پیر
شد ز بوی باده مست و شیرگیر
شیرخوارم گرچه من شیر حقم
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۲۲ - در تحقیق نفس حق و نفس باطل و لطیفه ظهور حجت «قاهر، غالب، عادل»
آن ولی کآن بر حق و ربانی است
در تخلّق مظهر سبحانی است
در شریعت پیرو پیغمبر است
در طریقت رهنمایش حیدر است
گفت حیدر صوفی کامل هنر
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۲۳ - خطاب به حضرت مهدی موعود علیه صلوات ﷲ الملک الودود و لطیفهای از ظهور آن سلطان غیب و شهود فرماید
ای شه قیوم قائم، بحر جود
ای وجودت موجد غیب و شهود
ای غمت سرمایه سودای عشق
پُر ز سودای غمت صحرای عشق
ما همه فانی و باقی ذات توست
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۲۴ - در اثبات وجود فایض الجود محمد بن الحسن بن علی النقی صلوات ﷲ علیه و علی آبائه
پیش از این گفتیم گر داری به یاد
قطب مطلق آن امام است ای جواد
اوست قطب و آفرینش آسیا
بر وجو د اوست این عالم بپا
هر که گوید دارد او نوعاً وجود
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۲۵ - خطاب به پیر طریقت و سلطان حقیقت و طلب همت نمودن از آن حضرت
ای علی رحمت ای جانهای پاک
مر تو را قندیل نور تابناک
تابناکی نور پاکت را سِزد
تا شود کور از شعاعش چشم بد
تا ابد نور تو در دور وجود
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۲۶ - در بیان احوال آن سالک طریق عشق ومودت و درویش مجرد قلندر سیرت که در یاری سلطان الست از قید هستی رست و از کشف حقیقت به حق پیوست
دار حاضر گوش و هوش خویش را
تا بگویم حال آن درویش را
گوش گر داری بر این شرح دقیق
با خبر گردی ز یک سرّ طریق
بود درویشی به حق پیوستهای
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۲۷ - در بیان انتقال روح پرفتوح حضرت علی رحمت و سلسله جنبان رهروان طریقت از عالم طبیعت به عالم حقیقت و تأخیر در نظم مثنوی مسمی به زبدة الاسرار فرماید
چونکه شاه واحد الذات صمد
شد روان در محفل جمع الاحد
یعنی از آن خرقه پوش خرقه باز
خرقه صورت تهی گردید باز
پرده هِشت آن پرده دار پرده در
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۲
مدتی بُد کز کسالت های دل
بود ساکن بحر گوهر زای دل
مرغ نطقم جا به ویران کرده بود
سر به زیر بال حرمان برده بود
حالیا بحر سخن شد موج زن
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۳ - در جرح منکرین مشرب عرفان و معنی استقامت در اعمال و ایمان
دین خلقی تا دهد شیطان به باد
در میان آورد علم اجتهاد
اجتهادی کاوّلین بار آن حسود
خود به ترک سجدة آدم نمود
ور نه علم دین مقام دید بود
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۴ - در طلب اعانت و همّت از سلطان ولایت و اوّل مقصود اهل حقیقت و آخر منزل راهروان طریقت حضرت اسدالله الغالب علی بن ابیطالب علیه صلوات الله الملک الوهاب و فقنا الله لبیان هذه المطالب
یا علی ای رهبر ارباب دل
عارفان را از تو فتح باب دل
ای ولایت دلربای عاشقان
تا به مقصد رهنمای عاشقان
ای که هست از شمس نورت یک ضیاء
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۵ - در بیان میدان داری علمدار کربلا و سقای اهل بیت علی مرتضی، حضرت ابوالفضل العباس و اتمام حجت نمودن آن مولای ناس بر آن فرقه نسناس
قبله اهل وفا، شمشیر حق
فارِس میدان قدرت، شیر حق
حضرت عبّاس کآمد ماصدق
بر یدﷲ فوق ایدیهم ز حق
بر حسین(ع) از یک صدای العطش
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۶ - در معنی طلب و قبح سوء ظن
طالب مسکین کجایی گوش گیر
مَشک بیآب طلب بر دوش گیر
باز گویا چشم فهمت خواب رفت
نه پی آب این چنین بیتاب رفت
یا که نشنیدی تو گفتار مرا
[...]