گنجور

بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۰۶

 

اگر در آینه روزی جمال خویش ببینی

زحال من شوی آگه به روز من بنشینی

زهی به صنعت باری زماه فرق نداری

جز این که اومه گردون بودتوماه زمینی

نه آفتاب ونه نوری و نه پری و نه حوری

[...]

بلند اقبال
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۷ - در وصف حال افراسیاب بیگ فراشباشی مشیر الملک

 

آسمان این کند که می بینی

کس ندیدم بدین بد آئینی

می کندکه گدای را سلطان

می دهدگه به شاه مسکینی

چون توئی را گهی دهد منصب

[...]

بلند اقبال
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش سوم » بخش ۱۱ - در مرثیه حضرت شاهزاده علی اکبر

 

که ای پدر ز چه این گونه زار و غمگینی

ستاده است پیمبر مگر نمی بینی

بلند اقبال
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش سوم » بخش ۵۰ - علامت مردخدا

 

گویم به نشانه تا چو بینی

چون سایه روی برش نشینی

بلند اقبال
 

وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵ - حکایت

 

نه بقّالی تو بقّال آفرینی

که بقّال از تو دارد این امینی

وفایی شوشتری
 

نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۲

 

شبی پرسیدم از خلوت نشینی

حریفی نکته سنج و خرده بینی

ز استغنای عشق و کبر مستی

بکونین بر فشانده آستینی

که احمد گر بود سرّ احد چیست

[...]

نیر تبریزی
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۲

 

حسن یوسف آن نبود کش به پیرهن بینی

چشم حسن بین خواهد عشق پیر‌کنعانی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۰۴ - العبره

 

بعبرت گر دمی با خود نشینی

جز او رخسار موجودی نبینی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۰۴ - المسامره

 

تو را گر بوده وقتی هم نشینی

نگاری گلعذاری مه جبینی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۰۴ - الوقت

 

بود ممکن که از گل خار بینی

بعکسش یا که گل از خار چینی

صفی علیشاه
 

افسر کرمانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۴

 

چه خوش باشد شبی در سرزمینی،

به روز آریم با صبح جبینی

به زلف و چهره‌ات، یارا، که ما را

به غیر از این نباشد کفر و دینی

نمی‌دانم چه گنج است این محبت

[...]

افسر کرمانی
 

صامت بروجردی » کتاب التضمین و المصائب » شمارهٔ ۱۰ - و برای او رحمه الله علیه

 

اگر دستت رسد با همنشینی

دو روزی خلوتی را برگزینی

گل راحت به کام دل بچینی

خوشا مستی و عشق نازنینی

نه کیشی و نه آئین و نه دینی

[...]

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب التضمین و المصائب » شمارهٔ ۱۰ - و برای او رحمه الله علیه

 

اگر دستت رسد با همنشینی

دو روزی خلوتی را برگزینی

گل راحت به کام دل بچینی

خوشا مستی و عشق نازنینی

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب التضمین و المصائب » شمارهٔ ۱۰ - و برای او رحمه الله علیه

 

نه کیشی و نه آئین و نه دینی

که دستی هست در هر آستینی

نه راه پس نه چشم پیش‌بینی

نه مهری باشدش در دل نه کینی

زیان خرمنی از خوشه‌چینی

[...]

صامت بروجردی
 

غبار همدانی » غزلیات » شمارهٔ ۹۹

 

بت ابرو کمانی از کمینی

به تیرم می زند بی جرم و کینی

به کوی میفروشان خانه کردم

نمی دانستم که ای غم در کمینی

برد سیلاب اشکم خانه از بن

[...]

غبار همدانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۲ - جواب

 

چو دیدی کاملی در سرزمینی

بصیری کار دانی راز بینی

صفای اصفهانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۳۰ - فی المناجات

 

تو گر بر دیده مجنون نشینی

بجز دیدار لیلی را نبینی

صفای اصفهانی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - شادروان شاپور

 

زدم جامی و دادم ساتگینی

کشیدم ناز حسن نازنینی

ادیب الممالک
 
 
۱
۲۲
۲۳
۲۴
۲۵
sunny dark_mode