گنجور

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ ۲۲

 

بیش از این در غم هجران تو خون خورد نشاید

ای سفر کرده سفر کرده چنین دیر نیاید

وقت آن است که بازآئی و بختم بسراید

بخت باز آید از آن در که یکی چون تو در آید

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۱

 

گل و ریحان و نقل و هر چه باید

که مستان را گریز از آن نشاید

یغمای جندقی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۱

 

بی شایبه زنگ ازدل دیدار تو بزداید

یوسف چو بمصر آید بازار بیاراید

جان قیمت بوسش بود عشاق فزون کردند

چون مشتری افزون شد بر نرخ بیفزاید

آن دل که بود عطشان از شوق لب نوشت

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۲

 

ای خوش آن شب که شود روز ، ز در یار درآید

باب اندوه ببندد در شادی بگشاید

گر پری مادر و غلمان بهشتی پدرت نه

آدمیزاده کجا حور پری چهره بزاید

مطرب از نغمه دل مومن و کافر بفریبی

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۲

 

شمعی چو تو میباید تا بزم بیاراید

شاید نبود گر شمع بیدوست نمی شاید

جز ماه رخت کآورد خال سیه هندو

هرگز نشنیدم ماه هندو بچه ای زاید

آئینه بکف دارد نه بهر خود آرائیست

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۳

 

ز باغ وصل تو بوی فراق می‌آید

ز نخل تو ثمر افتراق می‌آید

مگر شرار فراق تو زد به باغ که باز

دلم چو لاله‌ای در احتراق می‌آید

به شام هجر اگر شهد ریزیم در کام

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۰

 

پیر میخانه پی دعوت مستان چو درآید

حق کند عفو گناهان در رحمت بگشاید

پرده برجا نگذارد همه افلاک بسوزد

آه مستی سحر از سینه سوزان چو برآید

ساقیا ما همه عطشان و تو خود خضر زمانی

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۶

 

گر به کاری نزنم دست به جز عشق تو شاید

مرد باید نزند دست به کاری که نباید

چون بگیرند پراکنده دلان زلف بتان را

من سر زلف تو گیرم، اگر از دست برآید

گر گذارش به سر زلف دوتای تو نیفتد

[...]

فروغی بسطامی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۶ - انوری ابیوردی

 

خدای کار چو بر بنده‌ای فرو بندد

به هرچه دست زند رنجِ دل بیفزاید

وگر مطیع شود زود نزد همچو خودی

ز بهر چیزی خوار و نزار باز آید

چو اعتقاد کند کر کسش نباید چیز

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه

 

اگر به بادهٔ رنگین دلم کشد شاید

که بویِ خیر ز زهد و ریا نمی‌آید

مقیم حلقهٔ ذکر است دل بدان امید

که حلقه‌ای ز سرِ زلف یار بگشاید

جهانیان همه گر منع من کنند از عشق

[...]

رضاقلی خان هدایت
 
 
۱
۵۳
۵۴
۵۵
۵۶
۵۷
۶۰
sunny dark_mode