گنجور

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۲۲ - پیغام آوردن صبا از زبان عاشق

 

زو باز چو باد نوبهاری

بشنید همان فغان و زاری

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۲۷ - با آمدن صبا از نزد معشوق

 

یک بار دگر ز روی یاری

برخیز ز راه دوستداری

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۳۱ - تمامی سخن

 

همواره چو ابر نوبهاری

می‌کرد ز دیده اشک‌باری

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۳۱ - تمامی سخن

 

از من همه روز جان‌سپاری

وز تو همه دم جفا و خواری

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۳۲ - پیغام بردن صبا نزد معشوق

 

چون باد نسیم نوبهاری

دید آن همه عجز بی‌قراری

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۳۳ - نامۀ ششم از زبان معشوق

 

از شوق من ار فغان برآری

من فارغم از فغان و زاری

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۳۳ - نامۀ ششم از زبان معشوق

 

وز دیده چو ابر نوبهاری

سیلاب سرشک اگر بباری

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۳۷ - باز آمدن صبا از نزد معشوق

 

شد دور ز راه دوستداری

بیگانه شد از طریق یاری

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۳۷ - باز آمدن صبا از نزد معشوق

 

کای کشتۀ تیغ بی‌قراری

سرگشتۀ راه دوستداری

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۴۱ - تمامی سخن

 

از درد دلم خبر نداری

زان فارغی از فغان و زاری

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۴۲ - مثل

 

وقت است که خار غم برآری

از پای دلم به غم‌گساری

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۴۳ - پیغام بردن صبا نزد معشوق

 

القصه چو این فغان و زاری

بشنید نسیم نوبهاری

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۴۳ - پیغام بردن صبا نزد معشوق

 

بر عاشق خویش جور و خواری

دور است ز راه و رسم و یاری

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۴۵ - نامۀ هشتم از زبان معشوق

 

با او ز ره وفا و یاری

شاید که کنند دوستداری

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۵۰ - جواب عاشق با باد

 

چون عرضه دهی ز روی یاری

یک شمه ز حال دوستداری

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۵۱ - نامۀ نهم از زبان عاشق

 

بگداختی اولم به زاری

بنواختی آخرم به یاری

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۵۶ - نامۀ دهم از زبان معشوق

 

می‌گویدت از طریق یاری

کای ره‌رو راه دوستداری

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۶۰ - باز آمدن صبا از معشوق به عاشق

 

آن کو بود از هوای یاری

در دام فراق روزگاری

ابن عماد
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۹

 

منه بر مهر خوبان دل، نصیب از عقل اگر داری

که خوبان مهربانی را نمی دانند و دلداری

سر و جان و جهان ای دل برو در کار زلفش کن

اگر با دلبران داری سر مهر و دل یاری

ز چشم و زلف او گفتم نگه دارم دل خود را

[...]

نسیمی
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۰

 

گمان مبر که به صد جور و صد دل آزاری

دل من از تو برنجد مگر به بیزاری

به هر جفا که بخواهی بجویی آزارم

که هست عادت معشوق، عاشق آزاری

بدان امید که واقف شوی ز ناله من

[...]

نسیمی
 
 
۱
۷۹
۸۰
۸۱
۸۲
۸۳
۱۲۷