با باد زبان عذر بگشاد
گفت ای دل و جان من به تو شاد
ای راه بر دیار یارم
وی محرم صورت نگارم
در فرقت آن مه دلارام
از من مطلب قرار و آرام
صبر از دل من مجوی زنهار
تلخ است حدیث صبر بگذار
برخیز ز راه لطف دیگر
از من برسان به آن سمنبر
اضعاف دعای عاشقانه
آلاف ثنای صادقانه
چون عرضه دهی ز روی یاری
یک شمه ز حال دوستداری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از دل و جان خود میگوید و به معشوق خود ابراز شادمانی میکند. او از دلتنگی و جدایی از یار سخن میگوید و از درد صبر و انتظار شکایت دارد. او از محبوبش میخواهد تا از دلش آرامش و قرار بخواهد و از او میخواهد که پیام عشقش را به جانان برساند. شاعر در نهایت به ستایش و دعا برای معشوق میپردازد و ابراز احساسات عاشقانهاش را منعکس میکند.
هوش مصنوعی: دل و جان من همیشه شاد و خوشحال است و به باد گفتم که ای دوست، عذر من را بپذیر.
هوش مصنوعی: ای کسی که به سرزمین محبوبم میروی، ای کسی که راز و رمز چهرهام را میدانی.
هوش مصنوعی: در دوری آن زیبای دلفریب، از من انتظار آرامش و قرار نداشته باش.
هوش مصنوعی: از دل من صبر را نطلب، زیرا که تلخ است. بهتر است از صحبت دربارهی صبر صرفنظر کنی.
هوش مصنوعی: بپا خیز و با مهربانی از من پیامی به آن معشوق بفرست.
هوش مصنوعی: دعای عاشقانه به مراتب بیشتر از ستایشهای صادقانه تأثیرگذار است.
هوش مصنوعی: زمانی که تو از طرف یارت یک اشارهای از حال و احوال دوستداری را به نمایش بگذاری، در واقع احساسات و عشق او را به دیگران نشان میدهی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.