گنجور

اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۳۰ - بیمار شدن شمع و شکایت کردن از فلک

 

وجود نازکش چون تب کشیدی

عرق همچون گل از رویش چکیدی

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۴۱ - دلالت کردن نور، پروانه را بسوی شمع

 

چو ماندی از پریدن میدویدی

به ره چون مرغ بسمل می طپیدی

اهلی شیرازی
 

اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۲

 

دلا در عاشقی برگو چه دیدی

که درد عشق را برجان خریدی

بصحرای طلب عمری برفتی

نشان کو گر بمطلوبت رسیدی

چو دلبر دیده جانا نگوئی

[...]

اسیری لاهیجی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۳۹۴

 

به یاد خاک درش گرچه ای سرشک دویدی

بهیچ وجه بگرد مراد خود نرسیدی

بدیدن رخش ای دیده چند میل نمایی

درین هوس بنما جز بلا چه فایده دیدی

دلا بعشق شدی چهره بارها بتو گفتم

[...]

فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۳۹۵

 

ما چه کردیم چه گفتیم چه دیدی چه شنیدی

که ما ز قطع نظر کردی و پیوند بریدی

بتو گفتم مشنو در حق من قول رقیبان

آه ازین غم که شنیدی سخن من نشنیدی

بی تو فریاد کنان جان بسپردم بعیادت

[...]

فضولی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در گله گزاری و ستایش

 

فارغ از فکر صید و بی‌صیدی

ایمن از ننگ قید و بی‌قیدی

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۹ - گفتار در نکویی خموشی و عشق

 

اگر رنج قفس در خواب دیدی

چو بوتیمار سر در پر کشیدی

وحشی بافقی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش اول - قسمت دوم

 

تو به علم ازل مرا دیدی

دیدی آن گه به عیب بخریدی

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش اول

 

به هشتاد و نود چون در رسیدی

بسا سختی که از گیتی کشیدی

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش اول

 

چو در موی سیاه آمد سپیدی

پدید آمد نشان ناامیدی

شیخ بهایی
 
 
۱
۲۰
۲۱
۲۲
۲۳
۲۴
۲۵
sunny dark_mode